تجربه-عرف14/8

...ادامه مطلب

در قالب بازی و تفریح، آموزشهای لازم، مثل درست غذا خوردن،

درست راه رفتن،درست گفتن ودرست فکر کردن را، به کودکان

 خود بیاموزید.

تا واقعا مجبور نشده اید، محل تولد خود را ترک، نکنید. محل تولد

بیشترین انرژی را، به انسان میدهد. زیرا نقطه شروع زندگی انسان

در کره خاکی ،است و دارای انرژیِ مثبتی است.

گاهی، پدر و مادر و فرزندانِ خود را، محکم در آغوش، بگیرید

کل وجودِ انسان، شبیهِ چندین ظرف مرتبط با هم، است. که در

آن ظروف مایعی مثل آب وجود دارد(یا انرژی همطراز با هم) . ما معمولا، برای  گذرانِ زندگی و ارضا امیال و شهوات و خواسته های خود، از این مایع استفاده، میکنیم. در ابتدای امر، متوجه میشویم که، مایع مانده در درون ظرفِ مرتبط با ان موضوع، به میزانی که مااز  آن بر داشته ایم، کم نشده وممکن است، باور کنیم، که این مایع  را از ظرفی برداشته ایم ،که تمام، نمی شود. و یا خیلی کم از سطح مایع، کاسته میشود. این

طرزتفکر، دقیقا، غلط است

 شما، از هر کاسه  ،مایع بردارید. از سطح کلیِ مایع، که در

 ظروفِ مرتبط ،هستند. کاسته، خواهد شد.پس افراط در هر

 مسئله ،بخصوص ،شهوت ،کیفیت کلی زندگی را،

پائین می اورد . و باعث افتِ شدیدِ سایرِانرژی های لازمِ

حیاتی میشود.

انسانها ،معمولا دارای دو بینش و نگرش به جهان، هستند

یکی بینشِ مادی و دیگری بینشِ غیر مادی .درست تر است

بینِ این دو بینش، در وجود خودمان، تعادل ایجاد، کنیم. کسانی

که بینشِ غیر مادیِ بیشتری، دارند. در خطرِ سقوط، به ورطه

خرافات، هستند. وکسانی که بینش مادی آنها، افزونتر است

در خطر از دست دادنِ دوستان و خانواده، هستند

از سخنانِ دانشمندان و همنشینی با آنها، بهره مند شوید

(در همینجا ذکر کنم که، مطلقا آخوندها، دانشمند نیستند )

مطالعه و خواندن، اثر درست تری، در ذهن دارند .سعی کنید وقت بیشتری به مطالعه اختصاص، بدهید. و به شنیده ها و چیزهایی که از تلویزیون می بینید، اعتماد، نکنید.و

بخصوص، به سخنانی که در منابر، گفته میشود. اصلاً

گوش، ندهید

بیاد داشته باشیم ،که برای رد کردنِ یک موضوعِ خرافی، از

موضوعِ خرافه دیگری، استفاده نکنیم.

افرادِ خرافی، با منطق و سخن درست، غریبه،

هستند .استدلال شما، آنها را قانع نخواهد کرد.

از موفقیت خود،در صورتیکه  خرافه ایی را ترک کرده اید

 با کسی سخن ،نگوئید.

راه های زیادی جهتِ رسیدن به آرامش، وجود دارد .

یکی از این راهها ،تلاش زیاد، برای انجام یک اقدامِ

درست، است.در صورتیکه شما در تلاشِ درستِ خود،

موفقیت یافتید. جایزه شما، آرامش است

. و حسرت برای بدست اوردنِ آرامش. واینکه  ثروت و داشته ها

 را، باعثِ حصولِ به آرامش، بدانید. هیچ یک نمی توانند، شما

 را به آرامش، برسانند.

آرامش، برای والدین و کسانی که، دیگری را دوست دارند. و یا

به چیزی علاقهِ زیاد، دارند. وجود ندارد. یا بسیار کم ارامش

وجود دارد وممکن است اشخا ص گاهی، به آرامش ،برسند

آرامشِ ناشی از، عباداتِ معمولی، که مردمِ عادی و عوام انجام

میدهند. آرامشِ واقعی، نیست. تلقینی است.

آرامش، ناشی از تعریفِ یک موقعیت، نیست. آرامش

احساسی است مثل احساسِ خوشبختی، که کاملا

درونی و شخصی، است.گاهی انسانی در گرفتارترین

موقعیت خود، احساسِ آرامش، میکند.این نتیجه

تصمیمِ درست و مبارزه صحیحِ قبلی ،در راه رسیدن

به، نتیجه مطلوب است.

آرامش را نمی توان با دیگران،  شریک شد. و

این وجه تمایزی در تعریفِ احساس خوشبختی

وتعریفِ احساس آرامش، است

بر عکسِ احساسِ خوشبختی، که گاهی انسان

را ترسو ومحافظه کار، میکند. احساسِ آرامش،

مثلِ یک باک پر از بنزین سوپراست که مارا بشروعِ

مسافرت دیگری، تشویق میکند.

احساس آرامشِ خود را، با تعریف کردن و قانع کردن

خود ودیگران که، آرامش دارید. زودتر از موعد،

خراب نکنیدیک آخیش کوچلو کافیست

تجربهِ حس آرامش ،شما را از بسیاری از خرافات،

نجات خواهد داد

احساس آرامش، کوتاه و تجربه ناپذیر، است .یعنی

با بخاطر آوردن آرامش قبلی ، در آرامش قرار،

نخواهید گرفت.

پیش شرطِ بوجود آمدنِ احساس آرامش ،

در انسان ،مبارزه است.این مبارزه میتواند ،به

اشکالِ گوناگون، باشد .مثل مبارزه با عادات

نادرست خودمان.

ذهنیت ها، بهیچ عنوان به آرامش، نمی رسانند .