تجربه-عرف17

ساخت وبلاگ

سینما ،هنری است که عواطف و احساسات بشری را، در

قالبِ تصویر، و بصورت دراماتیک،  بیان میکند.

از زمانِ یونان باستان، اصول دراماتیک، بیان شده و عبارتند

از-حسادت-عشق-نفرت-ترس-طمع-انتقام-وحشت-بخل –خست

تعصب –بخشش –وفاداری- خیانت –بیوفائی – نجابت –نیکی

بدی-مرگ و...شهامت-شجاعت

داستانهای مختلف، از یکی از این احساسات و یا مخلوطی از

آنها ،شکل میگیرد.بیان رمانتیک و دراماتیک در سینما ،از

اهمیت زیادی برخوردار، است و چنانچه داستانی از ترکیب

نا متناسب این اصول، تشکیل شود. قطعا موردِ توجه تماشگر

قرار نخواهد گرفت.گاهی داستانهای کمدی هم، با توجه به

این وجوهِ دراماتیک ، شکل میگیرند. و بکار بردن این احساسات

و ترکیب درست آن، در داستانهای کمدی، سخت تر ازبیان در

داستانهای جدی ،است.همانطوری که ترکیبِ نت های موسیقی

آهنگ های زیادی، بوجود میاورد. از ترکیبِ اصول دراماتیک

نیز، اشکال مختلفی از داستان، بوجود میاید. بیان منطقی و

یکدست و اجرای درستِ نقش ها و هماهنگی بین صحنه

و نور وموسیقی و بکار بردن افکت های مناسب و زیبا،

میتواند از یک داستانِ ساده، فیلمی زیبا و بیاد ماندنی بسازد.

ساختن موسیقی متن، کارِ هر موسیقی دانی، نیست. لذا باید

تاثیراتِ اتفاقات در فیلم، در جان آهنگساز، اثر کرده و اصواتِ

موسیقی باید با گره خوردن، با تصویر، اثرات اتفاقات را

تشدید ویا تلطیف،  کند. همچنین نور پردازی صحنه ها که

 اخیرا ،اهمیت فراگیر، پیدا کرده. و میتواند در انتقال مفاهیم

 فیلم، کمک موثری باشد. و گاهی میتواند. جایگزین بسیاری

از دیالوگها بشود. عمق صحنه ها و نمایش تصویرها از

 نمای بسته، یک نوع قرارداد است. که فیلمساز با بهره گیری

از آن ،میتواند با قلب و روحِ تماشگر، ارتباط برقرار کند.

بعضی از هنرپیشه گان ،حرکتهای زیبا و فنی و جالبی

را در چهره خود، میتوانند به نمایش بگذارند. و بطور کلی

(بادی لنگویج) کمک موثری، در بیانِ تفکر فیلمساز، است

استفاده از اجسام و مناظرمختلف و بیان بعضی مطالب

از طریق اجسام و چشم اندازها و طلوع و غروب خورشید.

و نمایش تصویرهایی از ماه ،نیز معانی متفاوتی در نمایش

ایجاد، میکنند . بکار بردن ظرائف نمایشی و صوتی

، نشان دهنده تسلط و کار آمدی کارگردان، است.

 تسلسل قصه گوئی و جلوگیری از درهم ریختگی، در

بیان قصه ،از هنرهای قصه نویس و کارگردان است.

که تماشگران حتما باید به آن، توجه کنند. استفاده از

رنگها و حرکتهایِ کند و تندِ تصاویر، نیز از اولیّات

بیان یک قصه، است. سینما هر چی هم، بقول معروف

حقیقی و رئال باشد. باز هم واقعیت، نیست. و لازم است

فیلمسازان با توجه به این موضوع، در بیان قصه، حتما

بزرگنمائی حوادث را مد نظر، قرار دهند. ولی بزرگنمائی

زیاد و خارج از منطقِ قصه گوئی، میتواند به بیان قصه

و ساختار فیلم، لطمه بزند. تاکید بر یک موضوع و یا

نکته نیز، یک شمشیر دولبه است. که اگر نابجا استفاده

شود. نتایجِ خارج از انتظار، حاصل میکند. مسلم است که

هر فیلمی نمی تواند. برای تمام سنین، تولید شود. پس دقت

در داستان و نوع فیلم ازوظائفِ تماشاگر، است .دیدن فیلمهای

مناسب، با دانش و فرهنگ و سن، میتواند، کمک موثری در

برداشت ها و ایجاد فرهنگهای پیشرفته، باشد. چهره هنرپیشه گان

اگر متناسب با قصه و دلپذیر، باشد. همراه با یک بازیِ خوب

از ایشان، میتواند به جلب تماشگر و بیان بهترِ قصه، کمک کند

بعضی اوقات، داستانِ فیلم سنگین و، ممکن است. کمی دور از

ذهن باشد. در این مورد، لازم است. کارگردان، از تکه های

خنثی در نمایشِ فیلم، استفاده کند تا ذهن تماشاچی فرصتِ

هضم مطالب را، پیدا کند. اما بکار بردن اینگونه صحنه ها

نیز نیاز به فن و تدبیر و شناخت فیلمسازاز قصه، دارد

من کی ام...
ما را در سایت من کی ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atelon4d بازدید : 199 تاريخ : پنجشنبه 2 اسفند 1397 ساعت: 10:44