رهیافت10/5

ساخت وبلاگ

. ادامه مطلب....

شعر سرودند

آواز خواندندونمایش نامه نوشتندو نمایشات با بار منفی زیاد خارجی رانمایش دادند.و مانند یک پیرِ غرغرو در مورد همه

چیز و همه کس فقط غر زدند.هیچ یک قادر نبودند اثرات و عوارض تفکر ویرانگر خود بر جامعه را بفهمند.آنها به بهانه مخالفت با حکومت، شیرازه اخلاقی دینی و اجتماعی

مردم را، از هم گسیختند. و جامعه هم آنقدر در این

راه عادت کرد که شاید دیگر نتواند به توانائی های

کارساز و مثبت خود آگاه شود.

حیف است به یک مورد معروف اشاره نکنم. یکی از

گروه های چپ به این باور رسیده بود. که راه چاره مبارزه مسلحانه و چریکی است آنها خوشباورانه انتظار داشتند

که پس از شروع مبارزه، مردم به آنها بپیوندند. آنها

سالها به مبارزه ادامه دادند بدون اینکه واقعا جامعه

حتی از اعمال آنها آگاه باشد و یا اهمیتی بدهد. این

گروه آنچنان از وضعیت جامعه و طرز فکر و تلقی آنها

دور بود که متوجه عدم استقبال مردم، از این نوع

عملیات نشد. آنها کشته شدن خود را راه گشا و

محرک میدانستند و کسی در بین آنها نبود و حالا

هم نیست که بگوید چرا بجای منطق—تفکر---

نوآوری و پرورش افراد مفید، اعضاء شما باید بمیرند.

آیا این مردنها به جامعه، پیام نمی دهد که در صورتیکه

عضو فلان گروه، شویدو خیلی هم ترقی کنید نهایتا

مرگی فجیع منتظر شماست.زندگی و درست زیستن .

 بهره وری از عمر طبیعی و اندیشیدن درست، وظیفه

هرانسان، است ومسئولیت روشنفکران اینست که

راههای عملی و اهداف نزدیک را برای جامعه بیان

کنند .جامعه آنروز ما ،همچنین جامعه امروز ما، نیاز

به رشد گام به گام و رسیدن به اهدافِ درستِ کوتاه

مدت و دریافت انرژی از پیروزی های سازنده  و تشخیص

دوست از دشمن و راه بدست آوردن فرصتهااز موقعیتِ

موجود و داشتن انگیزه برای بهبود. اول، وضع خود و

بعد وضع، اجتماع ،است.عرض شود پیمودن راه اول

بدون توجه به راه بعدی شایسته و پسندیده نیست .

ترسیم چشم اندازهای دور صرفنظر ازمثبت و منفی

بودن آنها یعنی فریفتن اشخاص ،که درنهایت باعث

استفاده سود جویان از وضعیت حال و موجود است.

اگر روشنفکران موجب تشدید نگرانی ها در مورد

آینده های نامعلوم و بعضا غیرمحتمل، نمی شدند.

چه بسا جامعه در یک آرامشِ فعال و مفید میتوانست

چالش ها را بهتر تشخیص داده و حتما راههای بهتری

برای زندگی بیابد. شنیدن فریاد درد بیماران و انعکاس

آن به غیر پزشکان و متخصصان و یا حتی رسیدگی

شخصی به بیمار، بدون تخصص لازم، کاری ناپسند و

گاهی، کشنده است. تمام کسانی که در گذشته

منادیانِ درد بودند وفکر میکردند از این راه احتمالا،

به جامعه انگیزه مبارزه ،میدهند در اشتباه بودند و

آنانی که امروزه راه آنها را همچنان ادامه میدهند

مغرض و دشمن مردم هستند.راهی که من پیشنهاد

میکنم به موفقیت و پیروزی جامعه نظر داردو کاری به

نظام حاکم ، ندارم.کسانی که از قدرت بیان و نوشتن و

هر هنر ابرازی دیگر و تمام کسانی که نگران جامعه

هستندو در این باره فکر میکنند و از روشنفکران متعهد

و دانا دعوت میکنم .اول درست و زیاد و با هدف بیندیشند. اندیشیدن برمبنای تخیلات و ذهنیات و شنیده ها کار ساز، نیست .باید مستند و قانونمندو احتمالا تحت نظر متخصصین ،فکر کنیم. وقبل از اعلام فکر خودآنرا در معرض نقد و

بررسی فردی دانا و آگاه قرار دهیم . تفکر براساس سند واطلاعات درست و سوابق موضوع بسیار ضروری است

نتایج حاصله از تفکر را زمان بندی کرده و در مورد تحقق

هرقسمت راه کارهائی را جستجو و اعلام کنیم. از

قول دادن در جهت رسیدن موفقیت و اینکه این طرح

فلان و فلان میکند جدا خودداری کنیم. اجازه بدهیم،

افرادی اصلا نتیجه فکر مارا نفهمند و بعضی هم

با آن مخالف صد در صد باشند. یک نمونه طرح برای

تفکر و دریافت نتیجه عملی پیشنهاد میکنم .

ادامه دارد

من کی ام...
ما را در سایت من کی ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atelon4d بازدید : 205 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 7:38