ادامه مطلب
و با تدوین روشها و سیاستهای بجا توانستند امریکا را
در نقش ناجی جهان به مردم معرفی کنند و این مسئله
بقدری عادی و بدیهی شدکه هیچ کشوری حتی شوروی
کمونیستی که مرام مخالف روش امریکائی داشت به
میزان و عمق جنایت امریکا اشاره ایی نکردند.
بعداز جنگ، اهریمن فیلمها، آلمانیها و ژاپنی ها شدند
و ناجی های امریکایی یگانها و واحد های نظامی خود
و کشورهای دوست و هم پیمان خود رااز خطرات نجات
می دادندو همیشه شکست با آلمانی ها بود و مرد
ناجی امریکائی در پایان ماموریت خود با فروتنی زیاد
برای انجام ماموریت سخت آینده آماده بود
بعد از فرو کش کردن مسایل جنگ جهانی دوم و
اقناع سردمداران امریکائی از فیلمهای جنگی امریکا
با آلمان، نقش اهریمن به موجودات ناشناخته و
فضائی و عجیب و غریب و حشرات غول پیکر داد ودر
این فیلمهای مرعوب کننده و وحشتناک هم یک و یا
چندنفر امریکائی متخصص و معمولی و شجاع یا شهر
ویا کشور و دربسیاری از موارد جهان را نجات می دادند
و به موازات اینگونه فیلمها گوشه کنار ژاپنی ها و
چینی ها در نقش اهریمن قرارمی گرفتند و البته
گوشه چشمی هم به فرهنگ فنون قوی ورزشهای
چینی وجود داشت و سینمای هالیود توانست با
جذب بروس لی و تعدادی از هنرپیشه گان رزمی
کار زرد پوست بازار پر رونقی از این فیلمها ایجاد
کند. و بعد از کهنه شدن این اهریمنان نوبت
اهریمنان افغانستان و بعد عراق و ایران شد و همه
داستانهای تکراری با تغییر جزئیات اندک و تعویض
هنر پیشه ها و به روز رسانی بعضی تکنو لژی ها
همچنان امریکا حافظ و ناجی جهان باقی مانده و
چشم و گوش جهان به جنایات واقعی و عجیب امریکا
در افغانستان و عراق و اخیرا ایران بسته مانده
و تا زمان تغییر بینش مردم ،که امریکا جنایتکار ترین
نظام جهان است. زمان بسیاری مانده و فکر نمی کنم
اصولا بشود چنین بینش مردم جهان را عوض کرد و
این تاثیر جادوئی پرده نقره ائی سینما بوده و هست.
قدرت نرمی که بیش از صد سال است امریکا ایجاد
کرده و با هر ثانیه از فیلمهایش آنرا تقویت میکندو ما
حداقل در مدت حکومت ج.ا چهل سال است که با
ظهور و بروز قدرت نرم فرهنگی بومی در کشورمان
از هر راه ممکن مقابله کرده ایم. با مثله کردن فیلم
نامه ها و سانسور صحنه ها و سفارشی کردن
فیلمها(که البته تمام دنیا انجام می دهند)و بایکوت
هنرپیشه ها و کارگردانها و بخصوص با ضعف فراوان
در زمینه تشخیص موقعیتهای درست و سازنده
و ناتوانی در ترسیم و انتخاب مسیر شکوفایی و البته
با تراکم افراد غرضمنددر این رسانه و در هم پاشیدگی
مدیریت و عدم تمرکز سیاست گزاری تهیه و تولید فیلم
و بخصوص ایمان سست کارگردانها و تهیه کنندگان و
ضعف هنر پیشه گان در ارائه نقش خود .مجموعا قدرت
نرم این رسانه در ایران را ،تا نزدیک صفر کاهش داده و
در این صورت بکلی باور مردم از سینما و فیلم و سریال
ایرانی قطع شده و این فاجعه بقدری عمیق است که
سریالهای ترکی و سایر سریالهای آبکی توانسته اند
اوقات فراغت ملت ایران را پر کنند
و در حقیقت ما با ندانم کاری و اتخاذ فقط یک روش
برخورد با مشکلات، هر روز بیشتر قدرت نرم این رسانه
جادوئی را از دست داده ایم. و وضعیت کرونائی هم در
حال شلیک آخرین گلوله به پیکر این قدرت نرم موثر است
ادامه دارد
برچسب : نویسنده : atelon4d بازدید : 163