رهائی از دانسته گی 6

ساخت وبلاگ

ادامه مطلب

در صورتی که به محض جرقه خوردن فورا تصمیم

 

بگیرید اختیار تفکر را از ذهن خود بگیرید. و بسرعت

 

بیاد آورید که موضوع او تمام شده است. و چند

 

لحظه بعد هم همه اتفاق و جرقه و فلان را فراموش

 

کنید—شما با هر یاد آوری حتی خاطرات خوب خود،

 

زمان ارزشمندی از عمر خود را تلف می کنید—در

 

مورد خاطرات بد هم، روح شما کدر می شود. و

 

هم زمان از دست می رود .و در مورد خاطرات خوب

 

هم-- زمان عمر شما از دست می رود-با توجه به

 

تغییر خاطرات در طول زمان، سعی نکنید زوایا و

 

گوشه های اتفاقات قبلی را کامل  بخاطر بیاورید. به

 

سرعت دادن ذهن وحافظه خودبیفزائید.و اتفاقات را

 

سر سری بیاد آورده و بسرعت هم فراموش کنید. و

 

با تمرین ،  حافظه خود که مملو از اتفاقات خوب و بد

 

است را تخلیه نمائید—البته عوامل باز دارنده هم

 

وجود دارد که مهمترین آن –ترس-- است—

 

ترس چیست؟ترس تنها در ارتباط با چیزی که منزوی

نیست بوجود می اید.چطور می شود از چیزی که

من نمی شناسم بترسم؟ وقتی میگویم از مرگ

می ترسم یعنی از این می ترسم که چیزی را که

می شناسم راازدست بدهم.ترس من ازمرگ

نیست بلکه از این است که پیوستگی ام را با

شناخته ها ازدست بدهم .ترس من همیشه در

ارتباط با شناخته هاست ونه ناشناخته ها.حالا

این ترس درافراد مختلف عملکردهای گوناگون

دارد.ترس از درداست.درد جسمی پاسخ عصبی

است.اما دردروحی زمانی ایجاد می شود که

شخص به چیزهائی دل ببندد که به او رضایت

خاطرمی دهند.زیرا آنوقت از این می ترسد که

کسی یا چیزی آنها را احتمالا از اوبگیرند.و

انسان از هرکسی که موجب پریشانیش شود

می ترسد.و تجربه و دانش  که حاصل عمری

جمع آوری است زمانی که در معرض تهدید

واقع شود موجب ترس می شود.زیرا آنچه که

جمع آوری شده سپری در مقابل رنج و درد

است.دانش و اعتقادات که بدست آمده سپری

برای دفع درد است .ترس .....

ادامه دارد

 |+| نوشته شده در  سه شنبه هفدهم خرداد ۱۴۰۱ساعت 6:18&nbsp توسط سید محسن موسوی  | 

من کی ام...
ما را در سایت من کی ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atelon4d بازدید : 135 تاريخ : چهارشنبه 18 خرداد 1401 ساعت: 15:25