رهائی از دانسته گی 18

ساخت وبلاگ

ادامه مطلب

شخصی با در آمد نسبتا ثابت، در این روند

قرار دارد—او از صبح تا شام زحمت می کشد.

تلاش می کند. و با فکرو یا با عرق جبین، نونی

حاصل می اورد. و خسته و کوفته از کار به

خانه می اید-پس از استراحت کوتاهی جهت تهیه

نیازمندی های خانواده بیرون می رود. و با

مشاهده قیمتها و افزایش روزانه آنها، ناراحت و

عصبی شده و بخود فشار می اورد. و با انصراف

از خرید بعضی اقلام، با ناراحتی تعداد دیگری از

نیازمندی های مهم زندگی را می خرد. و به

فروشنده هم نقی میزند. و معمولا فروشندگان خوش

اخلاق که زیاد هم، نیستند .در مقابل اعتراض، یک

دلداری کوچک می دهند. و مرد زیر نگاه عجول

پشت سری ها ،کارت را می کشد. و از فروشگاه

خارج می شود. و بعد از تهیه نصفه و نیمه مایحتاج

زندگی، به خانه می رود. و بعد از زمین گذاشتن اقلام

،شروع می کند. از گرانی نالیدن. و احتمالا چند بد و

بیراه هم به مسئولین می گوید-همسر او که متوجه

ناراحتی مرد خود از خریدها، می شود. اوهم ناراحت

شده و اگر خیلی مردش را دوست داشته باشد. او را

دلداری می دهد. ولی خودش هم ناراحت است. و ممکن

است. او هم چند اطلاع، از خرید سایر همسایه ها و فامیل

و گرانی های اجناس دیگر، و محلات دیگر را، هم به

شوهرش بگوید- خستگی و فشار عصبی و بی چاره گی،

مرد را نگران فردا-- جلوی تلویزیون فریز می کند . و او

به اخبار گوش می دهد تا خبری از گشایش و ارزانی را

بشنود. ولی از اخبار هم چیز مهمی دستگیرش نمی شود.

و در زمان شام با خستگی و دل آزردگی و در محیطی

سنگین شام سرو می شود—حالا اگر ما همین روند را به

صورت پیشنهادی من، انجام دهیم چه می شود؟—مرد با

آمادگی کامل که ممکن است امروز هم مانند روزهای قبل

با گرانی بیشتر مواجه شود

ادامه دارد

 |+| نوشته شده در  سه شنبه هجدهم مرداد ۱۴۰۱ساعت 15:30&nbsp توسط سید محسن موسوی  | 

من کی ام...
ما را در سایت من کی ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atelon4d بازدید : 155 تاريخ : پنجشنبه 20 مرداد 1401 ساعت: 12:45