کابوس پایدار2

ساخت وبلاگ

ادامه مطلب

زنانگی و مردانگی در فرهنگ کشاورزی

در ابتدا جمله ایی عرض می کنم---در ادبیات و تاریخ ما عشق قامت زنانه ندارد

با هم سفری به هزاره ها می کنیم

در فرهنگ کشاورزی زن بعنوان مهمترین و اصلی ترین و کار آمدترین وسیله تولید محسوب می شد.اگر ما به محصولات و نیازمندی های آن دوران نظری بیندازیم متوجه می شویم که بالاترین و انبوه ترین تولیدات توسط زن ها بوده--مردان در تولید خوراکی و ابزار کشاورزی و آلات و ادوات جنگی تولید داشتند و بیشترین فداکاری و تاثیر را در جنگها داشته اند که جنگ های فرهنگ کشاورزی هم ریشه در اقتصاد و تولید داشته است.در ایران هر صده و گاهی بیشتر یک قنات حفر می شده است که مردان یک کاری انجام میدادند ولی اگر خوب دقت کنیم مردان کار و وظیفه مهم ومستمر و فراوان نداشته اند

مهمترین تولید زنان ----آدم---بوده و جالب این جا هست که هیچ خانواده ایی دوست نداشته ابزار تولید بدنیا بیاورد و همه خواهان موجودی بودند که زودتر بزرگ شده و به کمک پدر در روی زمین کار کند و یا بعنوان سرباز از ثروت و دارائی ها دفاع کند.پسران افتخار خانواده بودند و جالب است بدانید که هنوز هم در خوزستان و بعضی استانهای جنوبی در بالای درب خانه به تعداد فرزندان پسر پرچم های کوچکی بر می افرازند و اگر از پدری سئوال شود که چندتا فرزند دارد فقط تعداد فرزندان پسر را در جواب میگوید.بگذریم---پس از تولید آدم توسط زنان ایشان در بسیاری از موارد کار می کرده اند---فرش و گلیم می بافتند--نان و خوراک خانواده را تهیه می کردند--گاهی پارچه های لباس خود و خانواده را می بافتند و ده ها وظیفه دیگر ولی در عین حال مرد در صورتیکه پسر داشت در سنین میانسالی دست از کار سخت در مزرعه و زمین بر میداشت و ادامه را به پسر خود واگذار می کرد در حالیکه زن تا پایان زندگی و حیات فعال خود باید به وظایف سخت خود ادامه میداد.ازدواج های زود رس براساس نیاز مرد به تولید کننده بود و هر زن بعنوان ارزشمندترین ابزار تولید شناخته می شد و به همین دلیل هم تمام قوانین حتی دستورات مذهبی بر این پایه استوار هستند که از موجود تولید کننده بیشترین محافظت به عمل آید.جالبترین موضوع این است که در دین ما هم پاداش و جزای خاصی برای زنان در آن دنیا قرار ندارد و پاداشها همه بدرد مردان می خورد--از زمان باستان تا حالا زنانی که دوست داشته اند و یا ناچار به تن فروشی شده اند در هیچ جا خبری از ایشان نیست و در دین ما هم کلمه فحشا بطور کلی بکار رفته بطوری که میتوان در مورد مرد و زن یکسان از مفهوم آن برداشت کرد و فقط یک داستان دینی از یک فاحشه بنام مریم مجدلیه وجود دارد که آنهم توسط یک پیامبر نجات پیدا میکند و این معنا را میرساند که نجات زنان تن فروش فقط از عهده پیامبران بر می اید و برای جامعه و دین داران هیچ وظیفه ایی در مورد کمک و یاری و نجات این زنان نیامده--زیرا ارزش واقعی زن در فرهنگ کشاورزی بستگی به تولید دارد و زنان و پیرزنان و زنانی که نمی توانند انسان تولید کنند ارزش چندانی ندارند.و جالب ترین موضوع در مورد زنانی که بدن خود را برای لذت مردان عرضه میکنند این است که پاداش مردان مومن در آن جهان زنانی هستند که مجانی و با تن و بدن خیلی زیبا در اختیار مردان قرار میگیرد البته در تعداد نامحدود--سئوال این است اگر در بهشت تولید مثلی وجود ندارد وبه زن بعنوان یک تولید کننده نیازی نیست چرا باید این چنین پاداشی برای مردان در نظر گرفته شود(در ادامه موضوع بررسی بیشتری خواهد شد)پس زن بعنوان یک تولید کننده مادام العمر و مفید در جامعه کشاورزی شناخته شده و هیچ راه گریزی هم از این مسئولیت ندارد و البته شاید بعضی از زنان به تلافی این همه بی توجهی به اعمالی از قبیل توطئه و جادو گری و مداخله در زندگی دیگران و خیانت و اعمال عجیب وغریب دست بزنند .البته در فرهنگ مدرن هم جنبه دیگری از زن که از فرهنگ کشاورزی وام گرفته شده هنوز ادامه دارد و زنان بعنوان تولید کننده لذت هم چنان وجود دارند .

ادامه دارد

من کی ام...
ما را در سایت من کی ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atelon4d بازدید : 87 تاريخ : سه شنبه 11 بهمن 1401 ساعت: 0:18