کابوس پایدار11

ساخت وبلاگ

ادامه مطلب 10

در فرهنگ کشاورزی اسطوره ها و اسوه ها و پهلوانان مخصوصا مرده، تا حد خدائی بالا میروند و گاهی خدا ،منتظر تصمیمات ایشان معطل مانده و صبر می کند تا ایشان حکم بدهند.هیچ موردی از این سنبول ها که عرض کردم تحت بررسی دقیق تحقیقی و علمی قرار نمی گیرند و با دلایل درست و نادرست همین جوری که برای ایشان تعریف شده او را قبول دارند.این سمبول ها غیر قابل انکار تصور شده اند و در باره ایشان کسی حرف گوینده محقق و یا گوینده نقاد را قبول ندارد و در مورد سمبول های مذهبی گاهی شخص نقاد به کفر و الحاد هم متهم می شود.مردم در این فرهنگ عادت کرده اند که صمیمانه به مرده ها عشق بورزند و جای جای زندگی ایشان سرشار از یاد و خاطره و زیارت و دیدار و.....با مردگان هزاره ها هست.اگر در بین دوستان و فامیل ایشان شخص بیماری باشد که توسط یک دکتر متخصص درمان شده باشد و او را دیده باشند و زحمات دکتر به ایشان گفته شده باشد یا انکار میکنند و می گویند حتما دردش چندان مهم نبوده و یا سلامتش را خودش بدست آورده و در همان حال ندیده و ندانسته شفا پیدا کردن یک بیمار نادیده را به یک مرده منتسب کرده و با تمام وجود از شفاعت بیمار توسط آن سمبول می گویند. و باور دارند و دفاع هم می کنند.این اشخاص در تمام طول عمر خود بدنبال تحقیق و آزمایش عقیده خود از نظر علمی و تجربی نبوده و طبق تقلید وقایعی را که توسط تخیلات دیگران تنظیم شده را بعنوان معجزه و شفاعت و کرامت می پذیرند.غیر قابل انکار بودن به این سمبولها خاتمه پیدا نمی کند و مغرضین بسیاری از افکار و اندیشه ها و گفته های خود را با استناد به ایشان غیر قابل انکار جلوه می دهند.در حالی که در جامعه کشاورزی افراد دانشمند و زحمت کش و نابغه احتمالا زیاد وجود دارند .که توانسته اند با زحمات زیاد و در دنیای متمدن به مدارجی برسند ولی در جامعه خود غریب و ناشناس هستند. و هیچ یک از علوم و تخصص های ایشان در جائی مطرح نیست. مانند دکتر حسابی که با آن همه دانش و علم تا زمانی که مرد در گمنامی و انزوا بود.ولی این سمبولها ی مرده بدون این که واقعا خودشان منشا اثری باشند بسیار معروف و مشهور هستند . و بخصوص عاشقان دلخسته و مخلص زیادی هم دارند. که سعی می کنند ناب ترین احساسات خود را برای ایشان و بنام ایشان، نشان دهند.آنها مرده بودن این سمبولها را به چیزی نمی گیرند .حتی ادیبان و دانشمندان این فرهنگ می توانند با موجودی مثل رستم کنار بیایند و باور کنند که شخصی می تواند بیش از ششصد سال عمر کرده و تمام عمر هم پهلوان بماند.چنین فردی فقط در فرهنگ کشاورزی امکان حضور و وجود دارد.اگر هم افسانه های چینی و نوشته های هومر هم چنین هستند و مردم آن سرزمین ها همچنان باورشان دارند نتیجه بازماندگی فرهنگ کشاورزی در فرهنگ متمدن است.و البته که وقت و زمان مصرف شده برای هر اقدامی که در رابطه با این سمبولها صورت میگیرد تلف شدن عمر مفید و موثر مردمان است. حالا وای به زمان هدر شده ایی که در مورد دفاع از این فرهنگ مصرف می شود.البته شاید پیشنهاد و راه حلی برای این معضلات وجود داشته باشد اما بنده در حال تحلیل مسائل هستم و هیچ ادعائی هم در مورد ارائه راه حل ندارم.خواننده عزیزی که خواهان راه حل است می تواند خودش در این باره بیاندیشد .حتما راه حل وجود دارد.

ادامه دارد

من کی ام...
ما را در سایت من کی ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atelon4d بازدید : 91 تاريخ : شنبه 13 اسفند 1401 ساعت: 4:15