من کی ام

متن مرتبط با «ریشه» در سایت من کی ام نوشته شده است

ریشه درد 28

  • ادامه مطلبدر سایر موارد از قبیل سیاست—اجتماع—اخلاق-دین-فرهنگ و.... همین درجات فقر صادق است .در این جافعلا من به فقر اجتماعی باستانی اشاره می کنم. البته در صورت داشتن موقعیت به موارد دیگر فقر هم خواهم پرداختگفته زرتشت در ---یسنا.هات.29 گفته نخست===گوشورون --به بارگاه افریدگارروی اورد و خروش برداشت و بنالید که:مرا به چه کار افریدید؟کیست ان کس که مرا پدید اورد؟خشم و ستم و سنگدلی و گستاخی و زور ،مرا به ستوه اوردای افریدگارمرا جز تو نگاهبان دیگری نیست.اینک بهروزی و شادکامی --برزیگران --را به من ارزانی دارگفتار 2انگاه افریدگار چهار پایان ----از اردیبهشت پرسیدکدامین کس را می شناسی که بتواند برای چارپایان چراگاه و کشتزاری سزاوارپدید اورد و از انان پاسداری کند؟چه کسی را برای نگاهبانی چارپایان بر می گزینی که بتواند دروغ و خشم راباز دارد؟گفتار3اردیبهشت به افریدگار پاسخ داددر جهان برای چارپایان نگاهبان بی ازار و ایین شناسی نیستمردمان نمی توانند در یابند که باید با زیردستان رفتاری بسزا کنند.در میان مردمان نیرو مندتر از همه انست که مرا بخواند و من به یاری او بشتابمگفتار4مزدا بهتر به یاد دارد که پیش ازین مردمان و دیوان چه کردند و پس ازاین چه خواهند کردداد-- پدید اوردن در جهان سزاوار اهورا---است و ما نیز چنان خواهیم که او خواهدگفتار5اینک روان من و چارپایان بارور بر آنند که با دستهای بر افراشته افرین خوانیم و نیایش کنیم و از مزدا خواستار شویم:چنان کند که از دروغ پرستان و دیوان به شبانان و پارسایان اسیب و گزندی نرسدگفتار 6مزدا........به گوشورون گفتبرای چارپایان-پاسدار و نگاهبانی از میان ایشان نیست—چه افریدگارانان را ...ادامه دارد بخوانید, ...ادامه مطلب

  • ریشه درد 27

  • ادامه مطلبالبته احتمال فقیر تر شدن شخص هم دیده می شود نوع دوم فقر-شخصی در خانواده فقیر بدنیا می اید .خانواده ایی که پدرش با کمترین امکانات زندگی کرده و فرزندان خود را در عین فقیری با انواع محرومیت ها بزرگ کرده است. اینگونه فقر هم امکان رفع شدن و به زندگی معمولی رسیدن را دارد. نوع سوم فقر این است که شخص در خانواده فقیری بوده و به دلیل نقص بدنی و یا فکری قادر به زندگی و داشتن یک در آمد معمولی نیست.در این باره نیکخواهان فامیل و یا خانواده و یا حتی نهادهای دولتی و ان جی او و ها میتوانند به زندگی این اشخاص سرو سامانی بدهند.فقر مطلق—در این نوع از فقر هیچ امکان و وسیله ایی برای شخص فقیر وجود ندارد .ولی او به هر شکلی که بوده فرضا تا سی سالگی زنده مانده پس در عین فقیری باز امیدی به گشایش در او دیده می شود و ممکن است دارای پناه و جای خواب حتی در کنار خیابان و زیر پلها را داشته باشدفقر سیاه که پائین ترین و وحشتناک ترین رده فقر است.در این نوع فقر هیچ توان و احتمالی حتی برای بدست آوردن یک وعده غذا هم وجود نداردو شخص فقیر از تمام مراحل بالا عبور کرده و در حال حاضر واقعا دیگرنمی تواند به کوچکترین امکانی دست پیدا کند.البته فقر سیاه هم در صورتیکه فقیر دوام بیاورد رفع می شود ولی اثرات همان یک روز و یا چند روز که واقعا تهی مانده است در تمام طول زندگیش با او خواهد بود— فقر سیاه تمام اعتقادات و باورها و حسنات اخلاقی و هنجارهای رفتاری را تحت تاثیرقرارمیدهد و اگر فقیر از این مصیبت جان سالم بدر ببرد از آن به بعد هرگز به کسی ترحم نخواهد کرد و عملا دشمن همه افراد بشر میشود و البته احتمال دارد از طریق بی رحمی ثروتمند هم بشود ولی حتی اگر دارایمیلیارها ثروت هم بشود نمی تواند از تاثیرات آن چند روز فقر سیا, ...ادامه مطلب

  • ریشه درد 24

  • ادامه مطلبقبل از حمله اعراب در ایران باستان جنگ های زیادی اتفاق افتاده بود و ایران و روم بعنوان دو تا کشور متخاصم قرن ها با یکدیگر در حال جنگ و خونریزی بودند.اما بخاطر طبقات خاص اجتماعی جنگ ها توسط سپاهیان انجام می شد و کشاورزان و پیشه وران نقش چندانی در خونریزی و کشتار نداشتند.به این دلیل خشونت در بطن جامعه و رگ و پی مردم ریشه نداشت و جنگ و خونریزی شغل و کار سپاهیان بود .اما با حمله اعراب تمام مردم ایران هدف خشونت و وحشی گری قرار گرفتند و تازه در آن زمان بود که با تمام وجود متوجه خشونت شدند.البته در جنگ های قبلی هم بعد از شکست سپاهیان مدتی مردم در رنج و عذاب قرار می گرفتند ولی چون نیروی کار و تولید بودند بسرعت تحت هر حکومتی باز به موقعیت تولیدی خود باز می گشتند و به زندگی معمولی خود ادامه می دادند .اما در حمله اعراب هیچ امان و راحتی وجود نداشت و خشونت بدوی اعراب تمام اهل یک خانواده و شهر و روستا را هدف قرار داد و با کشتن مردان و تجاوز به زنان و برداشت و سوزاندن محصولات واقعا زندگی مردم را نا بود کردند.بعد از اشغال یک منطقه و شهر دیگر هیچ قدرت و قانونی نگهبان مردم نبود و هیچ مقام و فردی مسئولیت جان مردم و سیر کردن و اجرای موارد شهری و روستائی را به عهده نمی گرفت و آن چنان موازین اجتماعی مردم از بین رفت و نابود شد که زمانی که ما آن وقایع را می خوانیم ضمن تاسف فراوان به مظلومیت و بی پناهی آن ملت ستم دیده پی می بریم و از طرفی از میزان خشونت و مسئولیت ناپذیری فاتحین حیرت زده بر جای می مانیم. چند قرنی از این خشونت وحشیانه و ستم گرانه نگذشته بود که مجددا جامعه تازه شکل گرفته ایران دچار خشونت وحشیانه و زشت مغول می شود.مغولان هم مانند اعراب صحرا نشین با مفهومی مثل عدالت و ترحم و مسئ, ...ادامه مطلب

  • ریشه درد 25

  • ادامه مطلبخشونت نتوانسته با جان و دل مردم یکی شود و ملت ایران حالا بر چه اساسی زیاد طرفدار خشونت نیستند و می اندیشم که این فاصله داشتن از خشونت مرهون شعر و ادبیات و شاعران آزاده باشد.باید توجه داشت که در عقاید ومذاهب ایران چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام همیشه داستان مبارزه روشنی و تاریکی و اهریمن و اهورا مزدا و جنگ نیکی و بدی وجود داشته و تا اندازه ایی این تفکر زاینده خشونت بوده و هست ولی باز هم نتوانسته روح لطیف این ملت را اشغال کند.و احتمال هم می دهم که ملت ایران روزگاری ناگزیر خواهد شد که از نهایت خشم خود برای نابودی تاریکی استفاده کرده و بعد از آن خشم و خشونت را به تاریخ بسپارد.جهان امروز هم مثل جامعه ما دوگانه وحشتناکی هست یعنی با ظاهری ملایم و مهربان طبق تعالیم دین عیسی مسیح این روش در دنیا تبلیغ می شود و از سوی دیگر با وحشیانه ترین روش در اکثر نقاط جهان انسانهای زیادی تکه تکه می شوند .بروز و ظهور خشونت پیدا و پنهان در نشر اخبار رسانه ها پیداست و در تیتر و متن اخبار هیچ رسانه ایی اخبار ملایم و جانفزا و سرشار از رحمت و مروت منتشر نمی شود و رسانه های موجود جهان با هدفی مشخص ناشر خشونت های عجیب و حیرت انگیز هستند. تسلیحات موجود بشر و مخصوصا ابرقدرتها توان نابودی چندین باره کره زمین را دارند و در جنگهای حال حاضرتعداد افراد نظامی و غیر نظامی که کشته می شوند واقعا زیاد است و چقدر مایه تاسف است که اهالی کره زمین به این حد از خشونت عادت کرده اند و از صدمات و لطمات این خشونت ها بر خانواده و بچه های خود غافل هستند و اتفاقا با اختیار کامل- بازی های خشونت آمیز کامپیوتری را در اختیار بچه های خود قرار می دهند و از کودکی زهر خشونت بی منطق و بی دلیل را در خون فرزندان خود جاری می کنن, ...ادامه مطلب

  • ریشه درد 26

  • ادامه مطلبخشونت امروز جهان برای رفع ستم و نگهداری زمین و اموال و خانواده واحتمالا دین و مذهب نیست.اعمال خشونت برای بدست آوردنها نیست.خشونت انجام می گیرد فقط به این دلیل که شخص می تواند خشونتکند..جهان امروز بجائی رسیده که اجرای خشونت هیچ دلیل و انگیزه اییلازم ندارد.فقط می گوید اگر قدرت انجام خشونت را داری بفرما و خشونت بکن.کمی به اعمال و رفتار و ایدولوژی داعش و حکومتهایمذهبی و همچنین رفتار قدرتهای جهان نگاه کنید.جنایات داعش درعراق و سوریه بواسطه حفظ کدام ارزش انسانی و عقیدتی و یا حتیسود مادی است.موضع گیری های حکومت ما بر اساس کدام منطققابل قبول جهانی است.حضور و دخالت شوروی و امریکا در افغانستانو جنگ ویتنام و سایر جنگهای کوچک وبزرگ واقعا چه دستاوردیداشته اند.البته این درگیری ها توانسته اند به حجم خشونت جهانی و تجارت خشونت بیشتر بیانجامند .ولی هیچ ارزش انسانی و ملی راتولیدنکرده اند.پس ایران همطراز بلکه جلوتر از بقیه کشورها دچار خشونت است خشونتی که در این سرزمین سابقه تاریخی هم دارد.لطفا در این جا کمی بخودتان و احتمالا تفکرات خشونت بار پنهانیخودتان فکر کنید.فرصتی است تا ریشه های خشونت---خشونت هایبی دلیل و با دلیل---خشونت های با دلیل مجاز و با دلایل غیر مجاز در وجود خودتان را شناسائی بفرمائید.ما بیماران خشونت قرون هستیم والبته که با آن بدن نصفه و نیمه و این حد ازخشونت هیچ راه پیروزی برای ما وجود نخواهد داشت.آیا تا کنون به فقر و درجات آن و اثرات فقر در رده های مختلف و روش های گریز ازفقر و پیدا کردن نشانه هایفقر فکر کرده اید..در ابتدا به طبقه بندی فقر و انواع آن توجه بفرمائید.نوع اول فقر ناشی از مقایسه وضعیت زندگی یک شخص با وضع سابقاوست مثلاشخصی دارای امکانات خوب و عادی زندگی ورشکست, ...ادامه مطلب

  • ریشه درد 22

  • ادامه مطلبو در طول زمان تعداد بیشتری از ایرانیان توانستند خود را از دوگانگی ها نجات داده و به سمت مذهب جدید روی بیاورند.البته تا صده ها همین مذهب جدید هم نیاز بهظاهر سازی داشت و به همین دلیل جواز دروغی بنام تقیه صادر شد .این دوگانگیتا زمان شاه اسماعیل جزو زندگی مردم شده بود تا او توانست با شکستفرمانروایا ن منطقه ایی و یک دست کردن کشور مذهب شیعه را با صلاحدید انگلیسبعنوان مذهب اول ایران پایدار کند.زندگی با دوگانگی طی قرنهای متمادی ایرانیان را به این شکل زندگی ناچار و به مرور زمان عادت داد و در این روزگار ما همچنان شاهد ظواهر و ریشه های این دوگانگی ها هستیم.البته حکومت تلاش کرد تا با تخلیه اطلاعاتی کودکان دبستانی ریشه های دوگانگی را یافته و نابود کند ولی موفق نشد و اثرات این درد قدیمی همچنان در ملت ایران باقی است.دوگانه بودن در فکر و اندیشه و عمل و باور مانند اسید تمام یافته های دو طرف را به نابودی کشانده و در حقیقت جان و توان یک ملت را گرفته و بسرعت او را بطرفنابودی می کشاند.وجود دوگانگی در مظاهر زندگی و باطن امور مانع از رشد تفکرات سازنده در زمینه های مختلف شده و در حقیقت هیچ نو آوری و باورمحکمی در چنین جامعه ایی شکل نمی گیرد .پس توقع رشد در هر زمینه اییدر چنین ملتی یک خواست بی منطق وبی ریشه است.در چنین جامعه ایی مهم نیست شما طرف متعصب و با ایمان جامعه قراردارید و یا در قسمت شکو عدم باور همه چیز .هر دو طرف توسط همدیگر تضعیف ونابود می شوند و سردمداران جهانی چه متفکرانه و با اطلاعات کافی توانستند یک دردتاریخیو کهن را در ایران امروز دوباره سازی و زنده و فعال کنند .طی این چهل و چندسال گذشته این درد خانمانسوز توانسته نیروهای پاک و مخلص و توانمند جامعه را سرگردان و ضعیف کرده و ...., ...ادامه مطلب

  • ریشه درد 23

  • ادامه مطلباین درد خانمانسوز توانسته نیروهای پاک و مخلص و توانمند جامعه را سرگردان و ضعیف کرده و دوگانگی را تا حد شک به وجود خداوند متعال گسترش داده و جان ملتی را به مهلکه نابودی بکشاند.نیروهای مخلص از وجود دوگانه ها آگاه هستند و همیشه در حال مراقبت و نگهبانی هستند تا آسیبی از این جهت نبینند و ایندر حالی هست که تعداد زیادی از این نیروها ذاتا و با تمام وجود- خودشان دوگانه و حالا بخاطر بعضی از مسائل ناگزیر به تظاهر و ریا هستند و از آن طرف هم بسیاری از نیروهای توانا و کاربلد صرفا بخاطر عدم قبول باورهای مقابل کاملا ازکار افتاده و ناتوان شده اند.حالا اگر بتوانم تصویری از موقعیت ارائه دهم—جامعه ما در این حالت مثل یک بدنی شده که نصفش کاملا از کار افتاده و ناچار باید با نصف دیگرش فعالیت کند و یا احتمالا از محیط های خطرناک خود را نجات دهد..این که کدام نصف زنده و سالم هست و کدام نصف مرده و آسیب دیده است به عهده خود خواننده عزیز می باشد.ولی مطمئن هستم چنین جامعه ایی نمی تواند به مدت زیاد و بطور چشمگیر تحرک و پیشرفت داشته باشد.قرنها می شود که جامعهایرانی دچار این معلولیت است و ریشه این درد از زمانهای باستان تا کنون در وجود جامعه ایرانی قرار دارد.به نظر من یک چنین جامعه ایی نه می تواند توانمند و پویا و فرهیخته باشد و نه می تواند در صحنه های حساس و پرخطر جهان امروز محلی از اعراب داشته باشد.ما یک ملت نیمه مرده و در معرض خطر پوسیدگی کامل هستیم و من هیچ راهی برای بهبود نیمه ی مرده جامعه پیدا نمی کنم. دوگانگی دردیباستانی و کشنده و نابودکننده بوده که در سالهای اخیر با سرعت بیشتری در حال نابودی ملت است....ادامه دارد بخوانید, ...ادامه مطلب

  • ریشه درد 20

  • ادامه مطلبعرض می کنم که این یک تغییر مضاعف است به این معنا کهخودشیعه نتیجه تغییراتی در اصل اسلام است و بهائیت امده ودر اصل اسلام و بسیاری از موارد شیعه مجددا تغییر ایجاد کردهکه این امر موجب مشکلات عدیده ایی شده که بیش از دویستسال است که گریبان جهان را گرفته است.ادامه حیات بهائیت ناشی از سرمایه گذاریهای زیاد توسط دول استعماری و فراماسونریجهانی است.و به نظر من ما نتوانسته ایم تا این تاریخ یک برخوردموثر و نابود کننده با آنها داشته باشیم.زیرا در بسیاری از اصول آنها شک و شبهه داریم در حالی که باید سخت و مصمم با کل مسائل مربوط به بهائیت برخورد نابود کننده داشته باشیم و ریشهاین اعتقادات منحرف را بخشکانیم. .معماری ما تاثیر زیادی از معماری یونانی گرفته و می توانیم با پیگیریکتاب های تاریخی میزان تاثیر اشغال ایران توسط اسکندر را در زمینه های مختلف پیگیری کنیم.بعد از حمله اسکندر واقعه سخت و مهم دیگری که در مورد ایران پیش آمد شکستبزرگ و همه جانبه از اعراب بود .تاثیر این شکست همچنان بصورت واقعی و کلی وجود دارد و داشتن دین اسلام میراث این شکست است و ایجاد مذهب شیعه همعکس العمل طبیعی و عادی ایران دوستان است که توانستند در طول ده ها و صده ها اسلام را ایرانیزه کنند و در حال حاضر مذهب شیعه مخلوطی از باورها و اعتقاداتاسلامی و مسیحی ویهودی و زرتشتی و هندو و...هست در این مورد داشتن تعصبکه یک عملکرد هندی و عصر جاهلیت عربی در مورد اعتقادات خودشان هست درمذهب شیعه سخت نمایان است.شکست ایران در حمله اعراب اثرات عمیق و فوق العاده ایی بر ملیت و اصالت مردم ایران داشت .و این لوث شدن ملیت تاآنجا پیش رفته است که لقب ....ادامه دارد بخوانید, ...ادامه مطلب

  • ریشه درد21

  • ادامه مطلباین لوث شدن ملیت تا آنجا پیش رفته است که لقب سید که بیانگر داشتن ریشهعربی برای ایرانیان است مورد احترام زیاد قرار دارد و ایرانیان بجای نفرت از اشغالگران عرب اکنون به داشتن ریشه های عربی و سامی افتخار می کنند و به بازماندگان این حملات وحشیانه احترام نشئات گرفته از باور مذهبی قائل هستند.زبان سره فارسی و گویش پهلوی توسط لغات زیادی از عربی ملوث شدهو تا اندازه ایی این آسیب قوی و موثر است که دیگر تقریبا نمی توانیم این لغاترا از زبان فارسی خارج کنیم.اسلام بعد از حمله اعراب به دو شکل متضاد در ایران ادامه یافت.شکل اول اعتقادات پاک و سالم ایرانیانی که به نیکی های این دینجدید باور داشتند و به نوعی خود را به خدا نزدیک می دیدند و راه رستگاری راایمان به اسلام تشخیص دادند و دوم باور مردان و زنانی بود که با دیدن وحشی گریو قتل و غارت و تجاوز اعراب به کلی ایمان خود رابه رستگاری از دست دادند و ضمن پشت کردن به دین زرتشت و حتی مسیحیت ایرانی به خدای مسلمانان نیزبی اعتقادشدند و باور کردند که اعمال اعراب خونخوار با شعارهای دینشان همخوانیو هم اهنگی ندارد.ولی ناگزیر به انتخاب دوگانگی در رفتارها و اعتقادات شدند و این دوگانگی ریشه واضح و عمیق رویکرد اجتماعی ایرانی شد. که متاسفانه از سال 57 تا کنون نیز نمودواقعی و روشن داشته است-این دوگانگی میان شخصیت واقعی وشخصیت اجتماعی دردبزرگی هست که قرنها می باشد که ایرانیان درگیر آن هستند.البته به مرور زمان دوگانه هاموفق شدند با جمع آوری اطلاعات و متخصص شدن در حقیقت ریشه اسلام واقعی در ایران را تضعیف کرده و روش نوینی به نام مذهبشیعه اختراع کنند و در طول زمان تعداد بیشتری از ایرانیان توانستند خود را از دوگانگی ها نجات داده و به سمت ...ادامه داردپ.ن=====مشت, ...ادامه مطلب

  • ریشه درد 19

  • ادامه مطلبدر نگاه بهائیت، همه مظاهر امر، جلوه های یک حقیقت واحد می باشند که در طول تاریخ، در بدن های مختلف ظهور پیدا می کنند. در حقیقت، بهائیان با بیان این مسئله و تفکیک نمودن بین بدن های مختلف با حقیقت واحد پشت آن ها، به دنبال این هستند که آن حقیقت واحده را تجلی صفت «الباطن» که در این آیه شریفه بدان اشاره می شود، بدانند. (۲)نقد فرضیه تجلی و مظهریت در بهائیترهبران فرقه بهائیت، تفسیر خود از این آیه و موارد مشابه را موافق با نظر عرفای اسلامی می دانند. در حالی که در این راه آشکارا به خطا می روند.مهم ترین ایرادی که می توان به این فرضیه گرفت این است که:در آیه شریفه سوره حدید، بر خلاف این تقسیم بندی رهبران بهائیت، به ظهور مطلق خداوند در تمام عرصه وجود اشاره می شود. بزرگان عرفان اسلامی از جمله محی الدین ابن عربی و عبدالرزاق کاشانی نیز چیزی جز این نمی گویند.به عقیده کاشانی، «هو الظاهر و والباطن…»، نه فقط به این معناست که عالم، صورت و خداوند، باطن آن است، بلکه، گواهی است بر این که خداوند، ظاهر و باطن عالم است. (۳)محی الدین ابن عربی نیز کل عالم، اعم از غیب و شهادت را محصول تجلی خداوند می داند و معتقد است، اساساً اسم باطن خداوند، تجلی ندارد. (۴)بنابراین، همان طور که به وضوح مشخص است، نه تنها ظاهر آیات قرآن خبر از اثبات فرضیه مظهریت نمی دهد، بلکه بزرگان عرفان اسلامی نیز چنین تفسیری از آیات قرآن ندارند.اما دومین ایراد این ادعا در این است که:فرقه بهائیت برای اثبات ادعای خود در رابطه با فرضیه مظهریت در مسئله نبوت، ذات خداوند را از هر اسم و صفتی مبرا می داند. حال آن که نه تنها چنین ادعایی با هیچ کدام از آیات قرآن و روایات ائمه معصومین علیهم السلام سازگاری ندارد، بلکه خود خداوند در قرآن، آشکا, ...ادامه مطلب

  • ریشه درد 16

  • ادامه مطلباین دردها واقعی و باعث تاسف و تاثر هستند و شیعیان دیر و یا زود متوجه ضرر های این اعتقادات و مسمومیت این کلمات شرک آلود خواهند شد.در آیاتی از قران تصریح شده که فقط خدا از غیب آگاه است و هیچ بشری به غیب آگاه نیست.اما در اعتقاد شیعیان آگاهی از غیب از صفات امامان برشمرده شده و گاهی یک امام تا حد یک پیشگو و فال بین تنزل یافته است.اگر دین اسلام و کلا وجود پیامبران جهت راهنمائی و ارشاد بندگان خدا براییک زندگی سعادتمند است چرا در مذهب شیعه بدون ارائه هرگونه سند واقعی گفته می شود که امامان زبان حیوانات و زبان دیگر ملتها را بلد هستند.این موضوع چه ربطی به زندگی پیروان دین اسلام دارد.مگریک اسوه نباید کاری را بکند و یا پیشنهاد بدهد که عموم مردم قادر بهآنجام آن باشند—مزیت دانستن زبان حیوانات برای یک شیعه چیست وبه کجای کارش می اید .اگر دانستن زبان حیوانات صلاح و ثوابی دارد چرا نحوه یادگیری و انجام آن را امامان نگفته اند و اصولا داشتن این مزیت به چه کار دنیا و آخرت و زندگی مردم بخصوص در این زمان می اید.سخن گفتن با یک مارمولک و یا حیوان دیگر کجای دین و مذهب مرا تقویت می کند و چه مصلحتی در دانستن این موضوع وجود دارد.اگر مذهب شیعه یک راه مطمئن و قوی و همه جانبه هست چه نیازیبه این افسانه ها و روایات عجیب و غریب دارد.آخوندی بالای منبر می گفت در معراج خدا با صدای علی با پیامبر سخن گفته .استغفروالله—چرا موضوع جسمیت دادن و انجام یک عمل مادیرا بخدا نسبت داده اند.این یعنی خداوند در زمینه صدا کسری و محدودیت دارد و ناگزیر شده که از صدای یک بنده خوداستفاده کندو نعوذبالله اصولا خداوند برای ارتباط با پیامبرش نیاز مند صدای دیگری هست در حالی که عقل می گوید خداوند عالم خالق کلیهامکانات و شئونات جهان, ...ادامه مطلب

  • ریشه درد 17

  • ادامه مطلبآن واعظ چگونه جرائت می کند در ساحت الهی وارد شده و از اعمال خداوند آنهم بصورت جسمانی حرفی بزند.این یک درد واضح و روشن است که یک گوینده که توانسته منبری را غصب کند مسائلی را بگوید که خلاف قران و عقل و شعور انسان است.چون که اعتقاد به مذهب شیعه راه هر چه بررسی و تفکر را در نظر این آقایان بسته-اما باور مندان به دین و تعالیم عالیه قران مجید و پیروان عقل سلیم می دانند که رسوخ این موارد در اعتقادات شیعیان تا چه میزان مخرب و خطرناک است.یکی دیگر از دردهای کهن و باستانی ما حملات مهم و بزرگ دشمنان به این سرزمین بوده است-این درست که در حال حاضر نشانه ایی از دشمنان بصورت کامل و واضح مشاهده نمی شود ولی اثرات طولانی و مخفی زیادی در این موارد وجود دارد.حمله اسکندر مقدونی و اشغال ایران به مدت سیصد سال بسیاری از باورها و سنت های یونانی را در ایران بجا گذاشته که یکی از آنها اعتقاد پنهان به چند خدائی هست.ایران امروز در ظاهر و در مورد اعتقادات- موحد و یکتا پرست نشان می دهد .در حالی که تعداد زیادی از اولیا و سردمداران دینی را بصورت واضح شریک خدا قرار داده است.ریشه این باورهای مذهبی شیعه در همان اعتقادات باستانی یونانی بوده است زیرا یونانیان معتقد بودند که زئوس خدای خدایان است و دهها خدا از قبیل خدای دریا و آبها و خدای زیبائی و خدای جنگ و......را در کنار زئوس قرار می دادند.حالا در زمان ما تعدادی از اولیا در کنار خدا برای رفتن به بهشت و تعیین سرنوشت سال آینده و شفاعت گناهان و....قرار داده ایم-موضوع شفاعت در مورد گناهان ریشه مستقیم در باورهای مسیحیت دارد. که معتقد هستند عیسی مسیح- پسر خدا هست و برای امت مسیحی این همه رنج و شکنجه را تحمل کرد که پیروانش را شفاعت کند و آنها در روز قیامت به جهن, ...ادامه مطلب

  • ریشه درد 18

  • ادامه مطلبدر مسیحیت پیروان- عیسی را پسر خدا می گویند و در شیعه امام حسین را خون خدا نام گذاشته اند—آیا این موضوع تحت تاثیر باورهای مسیحیت و جسمانیت خداوند که خون هم دارد نیست؟ و این در حالی هست که نص صریح قران می فرماید شما نتیجه اعمال خود حتی به اندازه دانه خردل را هم خواهید دید. رسوخ اعتقادات و باورهای یونانی در ایران بسیار زیاد است از جمله در ادبیات ما بخصوص در شاهنامه فردوسی که قهرمانان این کتاب کپی قهرمانان کتاب ایلیاد و کتاب اودیسه هستند .همراه و همیار و جلوه خدا بودن مستقیما از باورهای بهائیت هست که در اینجا قسمتی از گفته و باور ایشان را کپی می کنم.بررسی فرضیه تجلی و مظهریت در بهائیت))))))))))))))))))))))))با توجه به این که در بین علمای مسلمان و شیعه، چنین فرضیه ای یافت نمی شود، بهائیان برای اثبات حقانیت فرقه خود در اعتقاد به مسئله تجلی و مظهریت، به برخی از آیات قرآن استناد می کنند. از این میان می توان به این آیه شریفه اشاره نمود:” هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ ۖ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ“. (حدید، آیه ۳)” اول و آخر هستی و پیدا و پنهان وجود همه اوست و او به همه امور عالم داناست“. حال باید دید که بهائیت در مسئله نبوت یا به تعبیر آن ها مظهریت، چگونه از این آیه استفاده می کند. بهائیان معتقدند که بر اساس این آیه شریفه، باید بتوان در ظاهر نیز خدا را مشاهده کرد. اما در این میان، ذات خداوند که در تصور آن ها متعلق به عالم حق است، به هیچ عنوان قابل دسترسی نیست، پس، تحقق صفت «الظاهر» را باید در یکی از مخلوقات جستجو نمود.به بیانی روشن تر، در برداشت بهائیت از این آیه سوره حدید، خداوند خود را با صفت «الظاهر» معرفی می کند. در حالی که ذات خداوند را نمی توان , ...ادامه مطلب

  • ریشه درد 15

  • ادامه مطلبزیرا بر اساس روایات و تاریخ خود امامان شیعه نمی دانستند که امام هستند. و جالب است که هیچ فرزند امامی ،روی قبر بابا امام خود هیچ نشانه و ساختمانی نساخت.باید به ریشه این دردها توجه کنیماگر ما این معصومین را راهنما و چراغ راه هدایت خود و بطور کلی اسوه زندگانی می دانیم واقعا چرا نباید از شغل و موقعیت زندگی امام حسین هیچ ندانیم و فقط به وقایع چند روزه محرم بپردازیم-مسائل زیادی در باره داستانهای مربوط به امامان شیعه وجود دارد که متفکرین و علاقمندان و عاشقان ایشان باید روشن و واضح و مبرهن کنند .چرا تابحال محققین و دوستداران نتوانسته اند شبهات و نقاط تاریک زندگی و روایات را مشخص کنند جای سئوال بزرگی هست—ما ناگزیریم در این عصر انفجار اطلاعات نسبت به پالایش و به سازی روایات کار موثری انجام دهیم.ایجاد زمینه بر خورد علمی با مسائل علمی مذهب شیعه و همچنین تقویت باور و ایمان شیعیان کاری است که قرنها مغفول مانده و در زمان حال کمبود و کم کاری در این زمینه کاملا هویدا شده—حوزه های علمیه می بایست کرسی های مخصوصی جهت تبیین و تحدید امور مربوط به عاشورا و زندگی امامان بخصوص امام حسین تاسیس کنند.قوانین و مقررات و مراسم و مناسکی باید تعبیه شود که با موازین شرعی کوچکترین زاویه ایی نداشته باشد.زنجیر زنی و قمه زنی و آزار رساندن به بدن باید جایش را به درک و ضرورت اقدامات عاشورا بدهد و همه باید سعی کنیم تا آدمهای معمولی و دانشمندان و متخصصان جذب امام شوند نه اینکه انسانهای احساساتی که بعضا فقط روز عاشورا مسلمان می شوند و با آلات و ادوات زیاد به خود لطمه و صدمه می زنند سنگ امام حسین را به سینه بزنند و فردای عاشورا بدون هیچ تاثیر و تاثر دوباره به رفتار خود بازگردند.تمام نوحه ها و مداحی ها باید پا, ...ادامه مطلب

  • ریشه درد 14

  • ادامه مطلبمی شود با تمسک به ایات قران مجید مبانی ایمانی خود را روزانه و دایم تقویت کنیم و راه زندگی مومنانه را پیدا کنیم.ایمان یعنی فهمیدن سخنان خالص و بی غش خداوند و دریافت معانی درست از احادیث و روایات موجود.پس تمام روایاتی که به تقویت اعتقاد پرداخته اند تغییر در مفاد ایمانی را بوجود آورده اند و نباید مورد قبول واقع شوند.خطر تغییر در اصول و مبانی دین بسیار زیاد بوده و گاهی شاهد تغییراتی در دین هستیم که بصورت روشن و واضح شرک و کفر استدر کجای قران و کدام حدیث صحیح گور پرستی و شفاعت خواستن از مرده آمده است؟طبق نص صریح --خداوند به پیامبر می فرماید تو هم یک فرد عادی هستی -فقط فرق تو این است که بتو وحی می شود.پس امامان نمی توانند بالاتر از پیامبر باشند و همچنین در قران آمده که در روز قیامت هیچ شفیعی وجود ندارد.چرا باید ما یک امام را نزدیکتر از خودمان به خدا بدانیم در حالی که خداوند فرموده من از رگ گردن بشما نزدیکترم-پس هیچ شخص مخصوصا مرده نمی تواند از من بخدا نزدیکتر باشد.خداوکیلی شما شخصا کسی را که از یک امام و یا امامزاده شفا گرفته باشد دیده اید؟ این جاست که متوجه می شویم تا چه اندازه خرافات سبب تغییر در موازین دینی شده است.اسلام دین ابدی و ساده ایی هست که تا قیامت دستور زندگی شرافتمندانه بشریت را تضمین کرده-چرا باید ما از قران مجید تا این اندازه فاصله بگیریم که تشخیص ندهیم چه تغییرات و ناخالصی هایی خلاف قران در اعتقادات شیعه وجود دارد.چرا ما نباید بدانیم که گورپرستی و مرده پرستی از سنت های اروپائی باستانی و مربوط به یونان قدیم است (کتاب ایلیاد هومر را بخوانید)چرا ما نباید توجه کنیم که زراندود کردن اماکن مذهبی یک سنت دیرینه هندو هاست .در نامه ایی که حضرت حسین(ع)به حبیب ابن مظاه, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها