چالش همسر74

ادامه مطلب

و برای مخفی ماندن وضعیت، به گفتن انواع دروغها متوسل

می شوند. شاهد هستیم مسئولین مملکت و روسای جمهور و

نمایندگان مجلس تا کنون به چه میزان و چه آسان، به مردم

دروغ می گویند

اگر موضوع دروغ در یک جامعه سالم را بخواهیم توضیح

دهیم. می گوئیم شخص دروغگو، شنوندگان خود را، احمق

می داند ولی در جامعه ما که ،همگی بنوعی و براحتی دروغ

می گوئیم باید اظهار کنم که، ما با تکیه به عادت جامعه که،

تحمل زیادی برای شنیدن و باور کردنِ دروغ داریم. می توانیم

شنوندگان رااحمق تصور ،نکنیم. ولی حتما آنها بیمارانی روحی

و روانی هستند. که بین کلام راست و دروغ، فرق واقعی،

نمی گذارند شاید گاهی، راه درمان دروغگوئی، این باشد که،

دروغ طرف را به روی او بیاوریم.ولی تجربه من، ثابت کرده

که این اقدام نتیجه، نمی دهد. و گاهی موجب خشم و ناراحتی

طرف هم، می شودشاید در بسیاری از موارد، شخص پیش

خودش فکر کند. که ممکن است با راستگوئی، قسمتی از منافع

خود را، از دست بدهد. اگر تمام جامعه به همین ترتیب فکر کنند.

البته منافع همه بنوعی ،حفظ می شود. ولی کسانی که در این راه

زیان دیده اند شاید نتوانند با بیان واقعی مسئله، به حق خود برسند

و البته آنها هم، بدروغ متوسل خواهند شد.

این چرخه باطل در جامعه ما، وجود دارد . و بیان طولانی و بیش

از حد و نمودن زوایای مسئله در حالیکه روشن و واضح است

احتمالا موجبِ خستگی خواننده، خواهد شد.

یکی از خطرناکترین عوارض دروغ اینست.شخصی در مورد

خاصی دروغ می گوید و شنونده، با کمی شک و تردید آن

دروغ را می پذیرد. حالا شخص دروغگو برای پوشاندن دروغ

و عادی جلوه دادنِ موضوع، تصمیماتی بر مبنای دروغ خود

می گیرد. و احتمالا اعمالی هم در همین جهت، انجام می دهد.

حالاممکن است این تصمیم نتایجی هم برای دروغگو، حاصل نماید

ولی چون اساس کار بر مبنای دروغ بنا شده، لذا ناگهان همه چیز

در هم، می ریزد. و ضرر بزرگتری گریبان دروغگو را، می گیرد

ادامه دارد

+ نوشته شده در شنبه بیست و سوم بهمن ۱۴۰۰ ساعت 11:22 توسط سید محسن موسوی  |