ریشه درد 6

ادامه مطلب

*ای اهورا

از تو می پرسم—به من بگو---چگونه دیو دروغ را از خود دور توانیم کردو به سوی تیره دلانی که از نافرمانی نمی خواهند با راستی پیوند داشته باشندو از منش نیک اندرز بشنوند توانیم راند

*بد کاران و منحرفین—آنان که روان و ونهادشان هنگام رسیدن به پل چینوت(صراط)در هراس خواهد افتاد—آنان که همواره تا جاودان –یاران خانمان دروغ خواهند بود---برای تباه کردن زندگی ، مردم را به کردارهای بد وادار می کنند.

نیک می دانم که از سر کم حوصلگی تمام جملات را نخوانده ایی .ولی از این روی این جملات را در تعداد زیاد انتخاب کردم تا خواننده عزیز من بداند درد دروغ تا چه میزان در ایران باستان رنج آور و زشت بوده است. که دیگر کار به شکایت و درخواست از اهورا مزدا ختم می شود. تا بلکه او ریشه این درد را بخشکاند و جامعه را از درد مصیبت بار دروغ، نجات بخشد.

این طور که از مفاد جملات حاصل می شود . بیشترین زیان درد دروغ متوجه پارسایان و تولید کنندگان است. که در زمان حال هم دقیقا همین موارد آشکار و هویدا است-البته قسمت خیلی کوچکی از مکانیزم و عملکرد دروغ بر این جماعت را عرض خواهم کرد.

بهر دلیل و شکلی مردم عادت دارند. که به مردان دین و کسانی که ظاهر روحانی دارند. اطمینان کنند.البته در بیشتر مواقع متوجه عواقب این اطمینان و اعتماد خود نیستند کما این که در سال 57 عملا ثابت شد که اعتماد به یک مرد روحانی تا چه اندازه می تواند فاجعه بار و مخرب و نادانی باشد. پس اگر یک پارسا دروغ بگوید علاوه بر این که خودش جایگاه خود را از دست می دهد بلکه سبب می شود تا کلا مردم اعتماد خود را به این قشر از دست بدهند.در همین سالها شاهد هستیم که خدعه و دروغگوئی یک روحانی تا چه حد خطرناکی کل اعتماد مردم به دین و مذهب را نابود کرد و حتی تعداد زیادی هم معاند و منکر همه خوب و بد دین ودینداری شدند.حجم و عمق این مصیبت خدعه، شاید تاقرنها در کشور ادامه داشته باشد و در مراحل و فواصل زمانی ...

ادامه دارد