من کی ام

متن مرتبط با «توضیح هندسه 2» در سایت من کی ام نوشته شده است

ریشه درد 28

  • ادامه مطلبدر سایر موارد از قبیل سیاست—اجتماع—اخلاق-دین-فرهنگ و.... همین درجات فقر صادق است .در این جافعلا من به فقر اجتماعی باستانی اشاره می کنم. البته در صورت داشتن موقعیت به موارد دیگر فقر هم خواهم پرداختگفته زرتشت در ---یسنا.هات.29 گفته نخست===گوشورون --به بارگاه افریدگارروی اورد و خروش برداشت و بنالید که:مرا به چه کار افریدید؟کیست ان کس که مرا پدید اورد؟خشم و ستم و سنگدلی و گستاخی و زور ،مرا به ستوه اوردای افریدگارمرا جز تو نگاهبان دیگری نیست.اینک بهروزی و شادکامی --برزیگران --را به من ارزانی دارگفتار 2انگاه افریدگار چهار پایان ----از اردیبهشت پرسیدکدامین کس را می شناسی که بتواند برای چارپایان چراگاه و کشتزاری سزاوارپدید اورد و از انان پاسداری کند؟چه کسی را برای نگاهبانی چارپایان بر می گزینی که بتواند دروغ و خشم راباز دارد؟گفتار3اردیبهشت به افریدگار پاسخ داددر جهان برای چارپایان نگاهبان بی ازار و ایین شناسی نیستمردمان نمی توانند در یابند که باید با زیردستان رفتاری بسزا کنند.در میان مردمان نیرو مندتر از همه انست که مرا بخواند و من به یاری او بشتابمگفتار4مزدا بهتر به یاد دارد که پیش ازین مردمان و دیوان چه کردند و پس ازاین چه خواهند کردداد-- پدید اوردن در جهان سزاوار اهورا---است و ما نیز چنان خواهیم که او خواهدگفتار5اینک روان من و چارپایان بارور بر آنند که با دستهای بر افراشته افرین خوانیم و نیایش کنیم و از مزدا خواستار شویم:چنان کند که از دروغ پرستان و دیوان به شبانان و پارسایان اسیب و گزندی نرسدگفتار 6مزدا........به گوشورون گفتبرای چارپایان-پاسدار و نگاهبانی از میان ایشان نیست—چه افریدگارانان را ...ادامه دارد بخوانید, ...ادامه مطلب

  • ریشه درد 27

  • ادامه مطلبالبته احتمال فقیر تر شدن شخص هم دیده می شود نوع دوم فقر-شخصی در خانواده فقیر بدنیا می اید .خانواده ایی که پدرش با کمترین امکانات زندگی کرده و فرزندان خود را در عین فقیری با انواع محرومیت ها بزرگ کرده است. اینگونه فقر هم امکان رفع شدن و به زندگی معمولی رسیدن را دارد. نوع سوم فقر این است که شخص در خانواده فقیری بوده و به دلیل نقص بدنی و یا فکری قادر به زندگی و داشتن یک در آمد معمولی نیست.در این باره نیکخواهان فامیل و یا خانواده و یا حتی نهادهای دولتی و ان جی او و ها میتوانند به زندگی این اشخاص سرو سامانی بدهند.فقر مطلق—در این نوع از فقر هیچ امکان و وسیله ایی برای شخص فقیر وجود ندارد .ولی او به هر شکلی که بوده فرضا تا سی سالگی زنده مانده پس در عین فقیری باز امیدی به گشایش در او دیده می شود و ممکن است دارای پناه و جای خواب حتی در کنار خیابان و زیر پلها را داشته باشدفقر سیاه که پائین ترین و وحشتناک ترین رده فقر است.در این نوع فقر هیچ توان و احتمالی حتی برای بدست آوردن یک وعده غذا هم وجود نداردو شخص فقیر از تمام مراحل بالا عبور کرده و در حال حاضر واقعا دیگرنمی تواند به کوچکترین امکانی دست پیدا کند.البته فقر سیاه هم در صورتیکه فقیر دوام بیاورد رفع می شود ولی اثرات همان یک روز و یا چند روز که واقعا تهی مانده است در تمام طول زندگیش با او خواهد بود— فقر سیاه تمام اعتقادات و باورها و حسنات اخلاقی و هنجارهای رفتاری را تحت تاثیرقرارمیدهد و اگر فقیر از این مصیبت جان سالم بدر ببرد از آن به بعد هرگز به کسی ترحم نخواهد کرد و عملا دشمن همه افراد بشر میشود و البته احتمال دارد از طریق بی رحمی ثروتمند هم بشود ولی حتی اگر دارایمیلیارها ثروت هم بشود نمی تواند از تاثیرات آن چند روز فقر سیا, ...ادامه مطلب

  • ریشه درد 24

  • ادامه مطلبقبل از حمله اعراب در ایران باستان جنگ های زیادی اتفاق افتاده بود و ایران و روم بعنوان دو تا کشور متخاصم قرن ها با یکدیگر در حال جنگ و خونریزی بودند.اما بخاطر طبقات خاص اجتماعی جنگ ها توسط سپاهیان انجام می شد و کشاورزان و پیشه وران نقش چندانی در خونریزی و کشتار نداشتند.به این دلیل خشونت در بطن جامعه و رگ و پی مردم ریشه نداشت و جنگ و خونریزی شغل و کار سپاهیان بود .اما با حمله اعراب تمام مردم ایران هدف خشونت و وحشی گری قرار گرفتند و تازه در آن زمان بود که با تمام وجود متوجه خشونت شدند.البته در جنگ های قبلی هم بعد از شکست سپاهیان مدتی مردم در رنج و عذاب قرار می گرفتند ولی چون نیروی کار و تولید بودند بسرعت تحت هر حکومتی باز به موقعیت تولیدی خود باز می گشتند و به زندگی معمولی خود ادامه می دادند .اما در حمله اعراب هیچ امان و راحتی وجود نداشت و خشونت بدوی اعراب تمام اهل یک خانواده و شهر و روستا را هدف قرار داد و با کشتن مردان و تجاوز به زنان و برداشت و سوزاندن محصولات واقعا زندگی مردم را نا بود کردند.بعد از اشغال یک منطقه و شهر دیگر هیچ قدرت و قانونی نگهبان مردم نبود و هیچ مقام و فردی مسئولیت جان مردم و سیر کردن و اجرای موارد شهری و روستائی را به عهده نمی گرفت و آن چنان موازین اجتماعی مردم از بین رفت و نابود شد که زمانی که ما آن وقایع را می خوانیم ضمن تاسف فراوان به مظلومیت و بی پناهی آن ملت ستم دیده پی می بریم و از طرفی از میزان خشونت و مسئولیت ناپذیری فاتحین حیرت زده بر جای می مانیم. چند قرنی از این خشونت وحشیانه و ستم گرانه نگذشته بود که مجددا جامعه تازه شکل گرفته ایران دچار خشونت وحشیانه و زشت مغول می شود.مغولان هم مانند اعراب صحرا نشین با مفهومی مثل عدالت و ترحم و مسئ, ...ادامه مطلب

  • ریشه درد 25

  • ادامه مطلبخشونت نتوانسته با جان و دل مردم یکی شود و ملت ایران حالا بر چه اساسی زیاد طرفدار خشونت نیستند و می اندیشم که این فاصله داشتن از خشونت مرهون شعر و ادبیات و شاعران آزاده باشد.باید توجه داشت که در عقاید ومذاهب ایران چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام همیشه داستان مبارزه روشنی و تاریکی و اهریمن و اهورا مزدا و جنگ نیکی و بدی وجود داشته و تا اندازه ایی این تفکر زاینده خشونت بوده و هست ولی باز هم نتوانسته روح لطیف این ملت را اشغال کند.و احتمال هم می دهم که ملت ایران روزگاری ناگزیر خواهد شد که از نهایت خشم خود برای نابودی تاریکی استفاده کرده و بعد از آن خشم و خشونت را به تاریخ بسپارد.جهان امروز هم مثل جامعه ما دوگانه وحشتناکی هست یعنی با ظاهری ملایم و مهربان طبق تعالیم دین عیسی مسیح این روش در دنیا تبلیغ می شود و از سوی دیگر با وحشیانه ترین روش در اکثر نقاط جهان انسانهای زیادی تکه تکه می شوند .بروز و ظهور خشونت پیدا و پنهان در نشر اخبار رسانه ها پیداست و در تیتر و متن اخبار هیچ رسانه ایی اخبار ملایم و جانفزا و سرشار از رحمت و مروت منتشر نمی شود و رسانه های موجود جهان با هدفی مشخص ناشر خشونت های عجیب و حیرت انگیز هستند. تسلیحات موجود بشر و مخصوصا ابرقدرتها توان نابودی چندین باره کره زمین را دارند و در جنگهای حال حاضرتعداد افراد نظامی و غیر نظامی که کشته می شوند واقعا زیاد است و چقدر مایه تاسف است که اهالی کره زمین به این حد از خشونت عادت کرده اند و از صدمات و لطمات این خشونت ها بر خانواده و بچه های خود غافل هستند و اتفاقا با اختیار کامل- بازی های خشونت آمیز کامپیوتری را در اختیار بچه های خود قرار می دهند و از کودکی زهر خشونت بی منطق و بی دلیل را در خون فرزندان خود جاری می کنن, ...ادامه مطلب

  • ریشه درد 26

  • ادامه مطلبخشونت امروز جهان برای رفع ستم و نگهداری زمین و اموال و خانواده واحتمالا دین و مذهب نیست.اعمال خشونت برای بدست آوردنها نیست.خشونت انجام می گیرد فقط به این دلیل که شخص می تواند خشونتکند..جهان امروز بجائی رسیده که اجرای خشونت هیچ دلیل و انگیزه اییلازم ندارد.فقط می گوید اگر قدرت انجام خشونت را داری بفرما و خشونت بکن.کمی به اعمال و رفتار و ایدولوژی داعش و حکومتهایمذهبی و همچنین رفتار قدرتهای جهان نگاه کنید.جنایات داعش درعراق و سوریه بواسطه حفظ کدام ارزش انسانی و عقیدتی و یا حتیسود مادی است.موضع گیری های حکومت ما بر اساس کدام منطققابل قبول جهانی است.حضور و دخالت شوروی و امریکا در افغانستانو جنگ ویتنام و سایر جنگهای کوچک وبزرگ واقعا چه دستاوردیداشته اند.البته این درگیری ها توانسته اند به حجم خشونت جهانی و تجارت خشونت بیشتر بیانجامند .ولی هیچ ارزش انسانی و ملی راتولیدنکرده اند.پس ایران همطراز بلکه جلوتر از بقیه کشورها دچار خشونت است خشونتی که در این سرزمین سابقه تاریخی هم دارد.لطفا در این جا کمی بخودتان و احتمالا تفکرات خشونت بار پنهانیخودتان فکر کنید.فرصتی است تا ریشه های خشونت---خشونت هایبی دلیل و با دلیل---خشونت های با دلیل مجاز و با دلایل غیر مجاز در وجود خودتان را شناسائی بفرمائید.ما بیماران خشونت قرون هستیم والبته که با آن بدن نصفه و نیمه و این حد ازخشونت هیچ راه پیروزی برای ما وجود نخواهد داشت.آیا تا کنون به فقر و درجات آن و اثرات فقر در رده های مختلف و روش های گریز ازفقر و پیدا کردن نشانه هایفقر فکر کرده اید..در ابتدا به طبقه بندی فقر و انواع آن توجه بفرمائید.نوع اول فقر ناشی از مقایسه وضعیت زندگی یک شخص با وضع سابقاوست مثلاشخصی دارای امکانات خوب و عادی زندگی ورشکست, ...ادامه مطلب

  • ریشه درد 22

  • ادامه مطلبو در طول زمان تعداد بیشتری از ایرانیان توانستند خود را از دوگانگی ها نجات داده و به سمت مذهب جدید روی بیاورند.البته تا صده ها همین مذهب جدید هم نیاز بهظاهر سازی داشت و به همین دلیل جواز دروغی بنام تقیه صادر شد .این دوگانگیتا زمان شاه اسماعیل جزو زندگی مردم شده بود تا او توانست با شکستفرمانروایا ن منطقه ایی و یک دست کردن کشور مذهب شیعه را با صلاحدید انگلیسبعنوان مذهب اول ایران پایدار کند.زندگی با دوگانگی طی قرنهای متمادی ایرانیان را به این شکل زندگی ناچار و به مرور زمان عادت داد و در این روزگار ما همچنان شاهد ظواهر و ریشه های این دوگانگی ها هستیم.البته حکومت تلاش کرد تا با تخلیه اطلاعاتی کودکان دبستانی ریشه های دوگانگی را یافته و نابود کند ولی موفق نشد و اثرات این درد قدیمی همچنان در ملت ایران باقی است.دوگانه بودن در فکر و اندیشه و عمل و باور مانند اسید تمام یافته های دو طرف را به نابودی کشانده و در حقیقت جان و توان یک ملت را گرفته و بسرعت او را بطرفنابودی می کشاند.وجود دوگانگی در مظاهر زندگی و باطن امور مانع از رشد تفکرات سازنده در زمینه های مختلف شده و در حقیقت هیچ نو آوری و باورمحکمی در چنین جامعه ایی شکل نمی گیرد .پس توقع رشد در هر زمینه اییدر چنین ملتی یک خواست بی منطق وبی ریشه است.در چنین جامعه ایی مهم نیست شما طرف متعصب و با ایمان جامعه قراردارید و یا در قسمت شکو عدم باور همه چیز .هر دو طرف توسط همدیگر تضعیف ونابود می شوند و سردمداران جهانی چه متفکرانه و با اطلاعات کافی توانستند یک دردتاریخیو کهن را در ایران امروز دوباره سازی و زنده و فعال کنند .طی این چهل و چندسال گذشته این درد خانمانسوز توانسته نیروهای پاک و مخلص و توانمند جامعه را سرگردان و ضعیف کرده و ...., ...ادامه مطلب

  • ریشه درد 23

  • ادامه مطلباین درد خانمانسوز توانسته نیروهای پاک و مخلص و توانمند جامعه را سرگردان و ضعیف کرده و دوگانگی را تا حد شک به وجود خداوند متعال گسترش داده و جان ملتی را به مهلکه نابودی بکشاند.نیروهای مخلص از وجود دوگانه ها آگاه هستند و همیشه در حال مراقبت و نگهبانی هستند تا آسیبی از این جهت نبینند و ایندر حالی هست که تعداد زیادی از این نیروها ذاتا و با تمام وجود- خودشان دوگانه و حالا بخاطر بعضی از مسائل ناگزیر به تظاهر و ریا هستند و از آن طرف هم بسیاری از نیروهای توانا و کاربلد صرفا بخاطر عدم قبول باورهای مقابل کاملا ازکار افتاده و ناتوان شده اند.حالا اگر بتوانم تصویری از موقعیت ارائه دهم—جامعه ما در این حالت مثل یک بدنی شده که نصفش کاملا از کار افتاده و ناچار باید با نصف دیگرش فعالیت کند و یا احتمالا از محیط های خطرناک خود را نجات دهد..این که کدام نصف زنده و سالم هست و کدام نصف مرده و آسیب دیده است به عهده خود خواننده عزیز می باشد.ولی مطمئن هستم چنین جامعه ایی نمی تواند به مدت زیاد و بطور چشمگیر تحرک و پیشرفت داشته باشد.قرنها می شود که جامعهایرانی دچار این معلولیت است و ریشه این درد از زمانهای باستان تا کنون در وجود جامعه ایرانی قرار دارد.به نظر من یک چنین جامعه ایی نه می تواند توانمند و پویا و فرهیخته باشد و نه می تواند در صحنه های حساس و پرخطر جهان امروز محلی از اعراب داشته باشد.ما یک ملت نیمه مرده و در معرض خطر پوسیدگی کامل هستیم و من هیچ راهی برای بهبود نیمه ی مرده جامعه پیدا نمی کنم. دوگانگی دردیباستانی و کشنده و نابودکننده بوده که در سالهای اخیر با سرعت بیشتری در حال نابودی ملت است....ادامه دارد بخوانید, ...ادامه مطلب

  • ریشه درد 20

  • ادامه مطلبعرض می کنم که این یک تغییر مضاعف است به این معنا کهخودشیعه نتیجه تغییراتی در اصل اسلام است و بهائیت امده ودر اصل اسلام و بسیاری از موارد شیعه مجددا تغییر ایجاد کردهکه این امر موجب مشکلات عدیده ایی شده که بیش از دویستسال است که گریبان جهان را گرفته است.ادامه حیات بهائیت ناشی از سرمایه گذاریهای زیاد توسط دول استعماری و فراماسونریجهانی است.و به نظر من ما نتوانسته ایم تا این تاریخ یک برخوردموثر و نابود کننده با آنها داشته باشیم.زیرا در بسیاری از اصول آنها شک و شبهه داریم در حالی که باید سخت و مصمم با کل مسائل مربوط به بهائیت برخورد نابود کننده داشته باشیم و ریشهاین اعتقادات منحرف را بخشکانیم. .معماری ما تاثیر زیادی از معماری یونانی گرفته و می توانیم با پیگیریکتاب های تاریخی میزان تاثیر اشغال ایران توسط اسکندر را در زمینه های مختلف پیگیری کنیم.بعد از حمله اسکندر واقعه سخت و مهم دیگری که در مورد ایران پیش آمد شکستبزرگ و همه جانبه از اعراب بود .تاثیر این شکست همچنان بصورت واقعی و کلی وجود دارد و داشتن دین اسلام میراث این شکست است و ایجاد مذهب شیعه همعکس العمل طبیعی و عادی ایران دوستان است که توانستند در طول ده ها و صده ها اسلام را ایرانیزه کنند و در حال حاضر مذهب شیعه مخلوطی از باورها و اعتقاداتاسلامی و مسیحی ویهودی و زرتشتی و هندو و...هست در این مورد داشتن تعصبکه یک عملکرد هندی و عصر جاهلیت عربی در مورد اعتقادات خودشان هست درمذهب شیعه سخت نمایان است.شکست ایران در حمله اعراب اثرات عمیق و فوق العاده ایی بر ملیت و اصالت مردم ایران داشت .و این لوث شدن ملیت تاآنجا پیش رفته است که لقب ....ادامه دارد بخوانید, ...ادامه مطلب

  • ریشه درد21

  • ادامه مطلباین لوث شدن ملیت تا آنجا پیش رفته است که لقب سید که بیانگر داشتن ریشهعربی برای ایرانیان است مورد احترام زیاد قرار دارد و ایرانیان بجای نفرت از اشغالگران عرب اکنون به داشتن ریشه های عربی و سامی افتخار می کنند و به بازماندگان این حملات وحشیانه احترام نشئات گرفته از باور مذهبی قائل هستند.زبان سره فارسی و گویش پهلوی توسط لغات زیادی از عربی ملوث شدهو تا اندازه ایی این آسیب قوی و موثر است که دیگر تقریبا نمی توانیم این لغاترا از زبان فارسی خارج کنیم.اسلام بعد از حمله اعراب به دو شکل متضاد در ایران ادامه یافت.شکل اول اعتقادات پاک و سالم ایرانیانی که به نیکی های این دینجدید باور داشتند و به نوعی خود را به خدا نزدیک می دیدند و راه رستگاری راایمان به اسلام تشخیص دادند و دوم باور مردان و زنانی بود که با دیدن وحشی گریو قتل و غارت و تجاوز اعراب به کلی ایمان خود رابه رستگاری از دست دادند و ضمن پشت کردن به دین زرتشت و حتی مسیحیت ایرانی به خدای مسلمانان نیزبی اعتقادشدند و باور کردند که اعمال اعراب خونخوار با شعارهای دینشان همخوانیو هم اهنگی ندارد.ولی ناگزیر به انتخاب دوگانگی در رفتارها و اعتقادات شدند و این دوگانگی ریشه واضح و عمیق رویکرد اجتماعی ایرانی شد. که متاسفانه از سال 57 تا کنون نیز نمودواقعی و روشن داشته است-این دوگانگی میان شخصیت واقعی وشخصیت اجتماعی دردبزرگی هست که قرنها می باشد که ایرانیان درگیر آن هستند.البته به مرور زمان دوگانه هاموفق شدند با جمع آوری اطلاعات و متخصص شدن در حقیقت ریشه اسلام واقعی در ایران را تضعیف کرده و روش نوینی به نام مذهبشیعه اختراع کنند و در طول زمان تعداد بیشتری از ایرانیان توانستند خود را از دوگانگی ها نجات داده و به سمت ...ادامه داردپ.ن=====مشت, ...ادامه مطلب

  • ریشه درد 12

  • ادامه مطلببدون قضاوت و پیش داوری و محاسبات سطحی و عمقی فقط توجه کنیم که این تغییرات در جامعه ما ایجاد درد و نارسائی کرده است—یک سئوال در این جا بوجود می اید که چه لزومی داشته و دارد که ما با این درد کهنه کنار بیائیم. اصولا ما بدنبال کدام هدف هستیم که این تغییرات را ایجاب می کند.جامعه ما بجای دقت در انتخاب و پایداری در عمل و شناخت نتایج اقدامات عجله دارد و اگر اقدامات اولیه و کوتاه مدت به نتیجه مورد انتظارش نرسید بلافاصله به فکر تغییر می افتد.توجه بفرمائید چگونه ملت در عرض این چهل و چند سال عصبانی شده اند نا امید شده اند تصمیم به تغییر گرفته اند در حالی که در سیر مسائل سیاسی و اجتماعی یک صد سال هم مدت لازم برای نتیجه گیری کم است.بسیاری از تغییرات اجتماعی نیاز به زیر بناهای اساسی و زمان بر دارد.تغییر در نظام سیاسی و اجتماعی بدون مطالعه و بدون توجه به عواقب تصمیمات نمی تواند ما را به سر منزل مقصود برساند و باید توجه زیادی بخرج دهیم تا پیشوایان دروغین و سوءاستفاده کنندگان بین المللی و دشمنان قسم خورده ما با نشان دادن در باغ سبز موجب تخریب بیشتر و جبران ناپذیر نشوند. جامعه ایران باید بیش از آن که در قید و بند سبک و سنگین کردن موازین داخلی اجتماع باشند مراقبت شدیدی نسبت به تمام کشورها و دشمنان روا دارند-دشمنان جامعه ما حتی با ارائه بهترین طرحها و نقشه هایی که مورد پسند ما هم هست باز نباید بتوانند در اس و اساس و بنیان فکری و اعتقادی ما رسوخ کنند.کشورهای بزرگ و کوچکی که تا بحال با انواع لطایف الحیل دشمنی خود را با ما پنهان کرده اند منتظر یارگیری از میان هموطنان ما هستند و نیک بدانید که حتی اگر خواسته های ما را دودستی هم تقدیم کنند باز نباید پذیرفت. دشمن خارجی و صد ساله نمی تواند در ط, ...ادامه مطلب

  • ریشه درد2

  • ادامه مطلبیکی از بزرگترین و شاید اولین های درد در این سرزمین کهن---دروغ---است.متون باز مانده از جهان باستان و مضامین دینی که تعدادی از آنها را در ادامه خواهم آورد نشان می دهد که دروغ از دیر باز متفکرین و مومنان این سرزمین را آزرده و پیامبر بزرگ باستانی زرتشت از این بلا به اهورا مزدا پناه برده است---اگر نوشته من تنها موفق شود که زشتی و مصیبت این درد را منتقل کند وظیفه ملی و تاریخی من انجام شده است.خواننده گرامی هیچ دروغی چه مصلحتی و چه مفید و چه تربیتی و چه تقیه ---تمام سوزاننده و مسموم هستند.ما نباید روح خود و شنوندگان و خوانندگان خود را به این زهر بیالائیم.دروغ کلید تمام زشتی ها و بدی هاست که متاسفانه ما از نظر قدرت تخریب، این درد را دست کم بحساب آورده ایم .ما چون از کودکی و نوجوانی به این سم مهلک آلوده شده ایم و حاکمان و خطیبان و رسانه ها که همگی دروغگو هستند ما را تا مرز هلاکت به درد دروغ آلوده اند.متوجه فاجعه نیستیم این سم بقدری نابودگر و خطرناک است که اگر ما واقعا تصمیم بگیریم که بقیه عمر را دروغ نگوئیم و دروغ نشنویم ادامه زندگی تقریبا غیر ممکن می نماید.این درد و مصیبت بزرگی است که ما ناچاریم مثل افراد معتاد به هروئین روزانه حتما مقداری از دروغ را یا بگوئیم و یا بشنویم.شاید در این مرحله به تصور برخی باید به خدا پناه برد.اما پناه بردن به خدا قبل از خود شناسی و درک عظمت این درد عظیم، بی فایده است.روح و روان ما ده ها ساله که مسموم این سم کشنده است و قطع ناگهانی آن عواقب دارد.اصلا سعی ندارم عواقب ترک دروغ را بر شمارم.ولی در هر روح و شخصیتی این عوارض متفاوت است و شخص می تواند با آزمون و خطا و به تدریج از دروغ فاصله بگیرد.به خود بسپارید مثلا امروز چند دروغ نگفته اید و یا چند ., ...ادامه مطلب

  • ترس-وحشت-وحشی-عادت2

  • ادامه مطلباخلاق و طبع بشر فرارو هست.انسان تا به موضوعی از هر نظر که باشد دست پیدا میکند خواهانپیش روی و رسیدن به انتها و نتیجه مسئله هست.همین طور در مورد مصارف خوراکی و مصارفاعتیاد آور و حتی جمع آوری امکانات و ثروت کاملا فرارو بوده و ذاتش اقناع نمی شود.این مصارفگوناگون خوراکی و وفور میوه ها و سایر مواد خوراکی در بازارها طبع بشر را متوقع و شاید گفتوحشی بار آورده.و حالا این بشر مانند حیوانات وحشی به هر وسیله ایی دستاویز می شود کهبخواست خود برسد و فرضا اگر میوه و یا خوراکی مورد نظرش را در بازار پیدا نکند می ترسد و به تکاپومی افتد و بهر وسیله ممکن بدنبال یافتن و طبعا ارضا امیال خود هست.گسترش ارتباطات اینترنتی وتامین مایحتاج مردم از طریق برنامه های کامپیوتری به وضعیت دامنه و گسترش زیادی داده و گاهیمشاهده می شود که اشخاصی برای داشتن یک میوه و یا چیز دیگر توسط اینترنت به کشورهای دیگرسری می زنند و مورد دلخواه خود را حتی با قیمت های بالا از سایر ممالک پیدا کرده و بسرعت دریافتمیکنند.یافتن و در یافتن این امکانات جنبه دیگری هم دارد و آن تاثیر مخرب روی اخلاق و رفتار و سایرخصوصیات بشر است.این گونه افراد جهان و کل امکانات دنیا را در اختیار خواست و تفکر خود فرضمی کنند و در صورت ناکامی و یا تداوم شکست در بدست آوردن موضوع مورد علاقه خود دچار مشکلو گم گشدگی شدید شده و روال عادی زندگیشان تحت تاثیر قرار می گیرد.از آن طرف مصرف مواد خوراکی خارج از فصل و خارج از منطقه زیستی موادی را به بدن واردمیکنند که یا نیاز ندارد و یا نیاز بسیار اندکی به آنها دارد و یا کلا برای افراد این سرزمین مضراست.اینگونه هست که بشر دچار مشکلات جسمی و روانی زیادی شده و کسی به منشاءبروز اینگونه موارد توجهی ندارد.خریدن هر چیزی, ...ادامه مطلب

  • کابوس پایدار12

  • ادامه مطلبعاملی در فرهنگ کشاورزی وجود دارد .که مانند یک ملاط کار آمد. و یا مثل یک سیستم ارتباطی منظم کار می کند.بله تعصب همان ملاط است.مردمی با فرهنگ کشاورزی که من چند خصوصیت آنها را قبلا عرض کردم. با توجه بهعقایدخود و احساس قوی مالکیت، نیاز به تائید ماورا دارند. که تبلیغات چی ها و سردمداران جامعه، آنها را مطمئنمی کنند که رفتار و عقاید و گفتار آنها طبق اصول جهان هستی و مورد تائید ماورا هست. و آنها کم کم با توجهبه تائیداتی که دریافت می کنند نسبت به داشته های خود تعصب زیاد بخرج می دهند.حالا تصور کنید که اینانسانهانسبت به عقاید خود وداشته ها و نداشته های خود می توانندتا چه اندازه متعصب باشند و این یعنی اینکه باایشان امکان هیچ گفتگو وبحثی در مورد باور هاشان وجود ندارد . عامل تعصب میتواند تمام باورهای مردم را بههم پیوند داده و از هر انسان یک مجسمه سنگی و گاهی فولادی غیر قابل نفوذ بسازنند.انسانهای دارای فرهنگکشاورزی کمتر به دیگران اعتماد میکنند و کلا تمام پدیده های عقلانی و جدید جهان را نفی می کنند و رهبرانچنین آدمهائی که به طرقی توانسته انداعتماد مردم را جلب کنند .توانسته اند از این خصوصیت مردمبهره برداری کافی کرده و خودشان را سردمدارنفی کننده ها قرار دهند.زمانی که یک رهبر اجتماعی و یامذهبی در فرهنگ کشاورزی چیزی را نفی می کند وپدیده ایی را نمی پذیرد دیگر هیچ عقل و منطقی نمی تواندپیروان چنین رهبرانی را نقد و بررسی کند و حرف آن رهبر می شود مرجع. و تا حد کلام خدا بالا می رود .هرچند خود رهبران گاهی سخنان الهی را هم بعنوان شاهد مثال نظریه خود ارائه می دهند.تقویت تعصب مخصوصادر سطوح پائینی دانشی جامعه تا حدی کار سازبوده که گاهی مشاهده می شود افراد متخصص وتحصیلکرده هم ناچار و یا با خدعه، , ...ادامه مطلب

  • کابوس پایدار2

  • ادامه مطلبزنانگی و مردانگی در فرهنگ کشاورزیدر ابتدا جمله ایی عرض می کنم---در ادبیات و تاریخ ما عشق قامت زنانه نداردبا هم سفری به هزاره ها می کنیمدر فرهنگ کشاورزی زن بعنوان مهمترین و اصلی ترین و کار آمدترین وسیله تولید محسوب می شد.اگر ما به محصولات و نیازمندی های آن دوران نظری بیندازیم متوجه می شویم که بالاترین و انبوه ترین تولیدات توسط زن ها بوده--مردان در تولید خوراکی و ابزار کشاورزی و آلات و ادوات جنگی تولید داشتند و بیشترین فداکاری و تاثیر را در جنگها داشته اند که جنگ های فرهنگ کشاورزی هم ریشه در اقتصاد و تولید داشته است.در ایران هر صده و گاهی بیشتر یک قنات حفر می شده است که مردان یک کاری انجام میدادند ولی اگر خوب دقت کنیم مردان کار و وظیفه مهم ومستمر و فراوان نداشته اندمهمترین تولید زنان ----آدم---بوده و جالب این جا هست که هیچ خانواده ایی دوست نداشته ابزار تولید بدنیا بیاورد و همه خواهان موجودی بودند که زودتر بزرگ شده و به کمک پدر در روی زمین کار کند و یا بعنوان سرباز از ثروت و دارائی ها دفاع کند.پسران افتخار خانواده بودند و جالب است بدانید که هنوز هم در خوزستان و بعضی استانهای جنوبی در بالای درب خانه به تعداد فرزندان پسر پرچم های کوچکی بر می افرازند و اگر از پدری سئوال شود که چندتا فرزند دارد فقط تعداد فرزندان پسر را در جواب میگوید.بگذریم---پس از تولید آدم توسط زنان ایشان در بسیاری از موارد کار می کرده اند---فرش و گلیم می بافتند--نان و خوراک خانواده را تهیه می کردند--گاهی پارچه های لباس خود و خانواده را می بافتند و ده ها وظیفه دیگر ولی در عین حال مرد در صورتیکه پسر داشت در سنین میانسالی دست از کار سخت در مزرعه و زمین بر میداشت و ادامه را به پسر خود واگذار می کرد در حالیک, ...ادامه مطلب

  • اقتدار2

  • ادامه مطلب. همچنین است. انوار قانون قدرت رسانه ها و انوار قوانین قدرت مدنی. که در سطح جهانی، کمتر قادر به ایجاد تغییرات در آن هستیم. در حال حاضر، تابش انوارقوانین قدرت اجتماعی، بر روی انواع روشهای حکومتی و مدیریت کلان اجتماع. و تا اندازه ایی اقتدار مذاهب، ادامه دارند. و مردم جامعه هم چه بصورت جمعی و چه بصورت انفرادی، دائما در حال ایجاد تغییراتی، در این موارد هستند. و می توانم بگویم. که در زیر تیر چراغ برقهای گوناگون ،افرادی جمع شده و نور آن چراغ را تبلیغ می کنند.بسیاری از افراد جامعه، بصورت انفرادی توانسته اند. تغییرات دلخواه و شخصی خود را، در وجود خودشان انجام داده. و با بهره گیری از انوار سایر قوانین قدرت، به موفقیت و آرامش نسبی برسند. و به موازات آن هم، تعدادی با مخالفت با انوار قدرت انفرادی خود. و مبارزه با انوار قدرت جمعی، سعی در ایجاد تغییراتی را دارند. که احتمالا فرصت و توان لازم جهت تغییرات را، نداشته باشند.در جهان هستی، انواع انوارقوانین قدرت وجود دارد. و در این صورت، جای قرار گرفتن و جهت حرکت جامعه، بعنوان یک وجود مرکب،مورد نظر است. که شکل بهره وری و استفاده مناسب از انوار قوانین قدرت را ،تعیین می کند.روشن است. که پرداختن به تغییرات خیلی اساسی، نیاز به شناخت و برنامه ریزی و پایداری زیادی دارد. و معمولا در این راهها، با تغییرات قابل ملاحظه ایی هم، بر خورد نخواهیم کرد.مثلا اگر یک جامعه، بطرف وضعیت بی حکومتی، و یا شکل دیگری از حکومت. که سابقه تاریخی ندارد. و یا در جریان ...ادامه دارد بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها